Quantcast
Channel: گمنامیان
Viewing all 501 articles
Browse latest View live

شاهکار هادی خرسندی/ هموطن علاف روحانی مشو/----/ زينب اين تعزيه خوانی مشو

$
0
0
هموطن علاف روحانی مشو
زينب اين تعزيه خوانی مشو

از پس آن ياوه گوی بددهن
محو استاد سخنرانی مشو

با مواعيدش خودارضايی مکن
همچنين در خواب، شيطانی مشو

در عروسی و عزای اين رژيم
مثل مرغ و جوجه قربانی مشو

خر همان خر، رهبری بر آن سوار
خوشدل از تعويض پالانی مشو

بگذر از سبز و بنفش و سرخ و زرد
در حصار رنگ، زندانی مشو

خانه ات روشن ز دزد با چراغ
بيخودی شاد از چراغانی مشو

تا کليد خانه دست سارق است
در شکايت از نگهبانی مشو

گول بی.بی.سی و وی.او.ای مخور
خام حرف مفت و مجانی مشو

توی رودرواسی امت نمان
وامدار جهل و نادانی مشو

راه خود را زود پيدا ميکنی
منکر ادراک ايرانی مشو

از کنار گود لنگش کن مگو
هادی خرسندی ثانی مشو!

/--------/آقای اوباما، لطفا تحریم ها را بردارید تا شکنجه گر عزیزم بتواند وسایل شکنجه مدرنی را خریداری کند...! 

/------/عباس یزدان پناه یزدی، «جعبه سیاه» جنایات و دزدی های رژیم!/ جنایات امثال عباس یزدان پناه اگر بیشتر از طائب نباشد، کمتر نیست! 

/----------/شادی ما سرنگونی قوم مغول است! تغییر احمدی نژاد و روحانی، مانند جانشینی اوگتای خان به جای چنگیز است!

/--------/آقای دکتر(!) روحانی، طرح های غیر انسانی چون نابودی اسراییل،تنها یادآور اعمال هیتلر، نسل کشی وجنایات علیه بشریت است!


چوبه دار، ننگ هر جامعه متمدنی است! / شهروندانی که اعتراض نمی کنند نیز در مسئولیت این فاجعه شریک هستند...!

$
0
0
حکم اعدام، و کشتن یک انسان، بی حرمت کردن زندگی و حق حیات است، بی حرمت کردن حق زندگی تمامی انسان ها است. 

در جامعه ای که حکم اعدام و کشتن یک انسان اجرا می شود، انسانیت بی حرمت شده است! وجود قانونی که اجازه می دهد حق حیات یک انسان را از او بگیرند و او را قانونا بکشند، بی احترامی به تک تک انسان ها است. 

چوبه دار، ننگی بر پیشانی  هر جامعه متمدنی است. جامعه ای که اجازه می دهد یک انسان، جلوی چشم همه و با قصد قبلی، از طناب دار آویزان شود، ننگی بر تارک خود دارد. 

سکوت شهروندان در مقابل اعدام و کشته شدن یک انسان، غیر قابل قبول است، از این سکوت، به معنای عدم مخالفت یاد می شود و مسئولیت کشته شدن آن انسان، با تمامی کسانی است که اعتراض نمی کنند. 

وای به زمانی که هزاران نفر برای تماشا بیایند، وای به زمانی که از اعدام به عنوان یک واقعه تفریحی یاد شود، و چهار صبح کودک خود را نیز برای تماشا بیاورند. 

هیچ تعارفی وجود ندارد، باید به یکدیگر یادآور شویم که تنها رژیم مسئول کشته شدن آن انسان محکوم به اعدام نیست، بلکه ما نیز مسئولیم. هر کسی که این فاجعه وحشتناک را می بیند، و لب به اعتراض نمی گشاید، در کشته شدن این انسان مسئول و مقصر است. 

پی نوشت: 
آمار اعدامی های سال گذشته در ایران را دیدم، وحشت سر تا پای وجودم را گرفت، براستی، چه بر سر این کشور ما آمده است؟! 

/--------/عباس یزدان پناه یزدی، «جعبه سیاه» جنایات و دزدی های رژیم!/ جنایات امثال عباس یزدان پناه اگر بیشتر از طائب نباشد، کمتر نیست! 

/----------/شادی ما سرنگونی قوم مغول است! تغییر احمدی نژاد و روحانی، مانند جانشینی اوگتای خان به جای چنگیز است!

/--------/آقای دکتر(!) روحانی، طرح های غیر انسانی چون نابودی اسراییل،تنها یادآور اعمال هیتلر، نسل کشی وجنایات علیه بشریت است!


هموطن عزیزی که به روحانی رای دادی، پورمحمدی به اعتبار رای تو پست وزارت را گرفته است، آیا مسئولیت بخشی از جنایات او را می پذیری؟!

$
0
0
هیچ روش ملایم و مودبانه ای برای گفتن این واقعیت وجود ندارد، هم وطنی که به دکتر(!) حسن روحانی رای دادی، آیا می دانی که به استناد رای تو، روحانی خود را رییس جمهور دانست و بعد به استناد رای تو، مصطفی پورمحمدی را به سمت وزارت منصوب کرده است؟! 

آیا می دانی که مصطفی پور محمدی، جزو هییت سه نفر قتل عام سال 67 بوده، قتل عامی که در آن بیش از پنج هزار انسان بی دفاع و زندانی، در حالی که دوره محکومیت خود را پشت سر گذاشته بودند، به شیوه هیتلر، قتل عام شدند؟! 

آیا می دانی پور محمدی، همان کسی بوده که از زندانیان می پرسیده آیا نماز می خوانید یا نه ؟ پاسخ نه به کشته شدن زندانی می انجامیده؟ آیا می دانی پورمحمدی همان کسی بوده که در قتل های زنجیره ای و کشتن روشنفکران و آزادی خواهان ایرانی نقش بازی کرده است؟! آیا می دانی پورمحمدی به جنایت علیه بشریت متهم است؟! حال لختی اندیشه کن، و به من پاسخ بده، رای تو در پشت سر او چه می کند؟! 

چگونه شب را به صبح می رسانی، در حالی که رای تو به این رژیم جنایتکار مشروعیت داده، و فردی چون پورمحمدی از رای تو اعتبار می گیرد؟! 

اگر هر کدام دیگر از این نامزدهای جنایکتار رییس جمهور شده بودند، حداقل رای تو در پشت سر آنها نبود، حداقل مشروعیت رژیم از مشارکت تو در انتخابات فرامایشی آن بدست نمی آمد. 

اینگونه نیست که تنها یک برگ رای به داخل صندوق بیاندازید و بگویید مسئول نیستم! خیر به این راحتی نیست، وقتی رای می دهید، در حقیقت، به یک نفر یک وکالت می دهید و تا حدی مسئول اعمال او هستید...! 

هموطنی که فردای انتخاب روحانی، در خیابان ها به رقص و شادی می پرداختی، بر سر گور چه کسی می رقصیدی؟! برسر گور هم میهنان کشته شده ات در چهار سال پیش؟! بر سر گور سهراب و ندا؟! بر سر گور قربانیان قتل های زنجیره ای؟! یا بر سر گور پنج هزار زندانی بی دفاعی که در سال 67 توسط همین پور محمدی کشته شدند؟! 

هیچ قطره ی آبی، به این فکر نمی کند که او نیز مسئول رخ دادن سیل است...!!

/--------/چوبه دار، ننگ هر جامعه متمدنی است! / شهروندانی که اعتراض نمی کنند نیز در مسئولیت این فاجعه شریک هستند...!

/---------/عباس یزدان پناه یزدی، «جعبه سیاه» جنایات و دزدی های رژیم!/ جنایات امثال عباس یزدان پناه اگر بیشتر از طائب نباشد، کمتر نیست! 

/----------/شادی ما سرنگونی قوم مغول است! تغییر احمدی نژاد و روحانی، مانند جانشینی اوگتای خان به جای چنگیز است!

/--------/آقای دکتر(!) روحانی، طرح های غیر انسانی چون نابودی اسراییل،تنها یادآور اعمال هیتلر، نسل کشی وجنایات علیه بشریت است!


مصاحبه نویسنده وبلاگ با شبکه کانال یک، درباره جدایی دین از حكومت همراه با تضمین آزادی همه ادیان و باورها

$
0
0
مصاحبه نویسنده این وبلاگ با شبکه کانال یک با خانم سوزی یاشار در تلویزیون کانال یک  درباره جدایی دین از حكومت همراه با تضمین آزادی همه ادیان و باورها

گفتگو با یاشار پارسا- وبلاگ نویس-۱۵ آگوست ۲۰۱۳، ساعت ۱۲ شب به وقت ایران در تلویزیون کانال یک




/--------/هموطن عزیزی که به روحانی رای دادی، پورمحمدی به اعتبار رای تو پست وزارت را گرفته است، آیا مسئولیت بخشی از جنایات او را می پذیری؟! 

/----------/چوبه دار، ننگ هر جامعه متمدنی است! / شهروندانی که اعتراض نمی کنند نیز در مسئولیت این فاجعه شریک هستند...!

/---------/عباس یزدان پناه یزدی، «جعبه سیاه» جنایات و دزدی های رژیم!/ جنایات امثال عباس یزدان پناه اگر بیشتر از طائب نباشد، کمتر نیست! 

/----------/شادی ما سرنگونی قوم مغول است! تغییر احمدی نژاد و روحانی، مانند جانشینی اوگتای خان به جای چنگیز است!

/--------/آقای دکتر(!) روحانی، طرح های غیر انسانی چون نابودی اسراییل،تنها یادآور اعمال هیتلر، نسل کشی وجنایات علیه بشریت است!


آقای روحانی، این جماعت ملا است که سی و چهار سال است اردوکشی کرده اند، کشور و ملتی را نیز گروگان گرفته اند، و روی چنگیز را سفید کرده اند!

$
0
0
آقای حسن روحانی، رییس جمهور منتحب خامنه ای، در سخنانی، تظاهرات آزادی خواهان ایرانی را اردوکشی خیابانی خوانده است. 

البته بار لغوی اصطلاح اردوکشی، به معنای لشکر کشی و اعمال خلاف قانون است، و در حقیقت، او با این سخنان خود، تظاهرات کنندگان را افرادی یاغی و سرکش خوانده است. 

گویا چون این جماعت ملا عمامه بر سر می گذارند، گزینه شرم و حیا در آنها غیر فعال می شود! به یاد بیاوریم که در تظاهرات یاد شده، طبق آمار خود رژیم، سه و نیم میلیون نفر فقط در تهران شرکت کردند. 

سه و نیم میلیون نفر از مردم تهران، علی رغم خطر کشتن و شکنجه شدن، به خیابان آمدند تا به تقلب خامنه ای و احمدی نژاد اعتراض کنند، و علی رغم اینکه حق تجمع مسالمت آمیز، بخش جدانشدنی از حقوق بشر است، اما رژیم، به خشن ترین وجه ممکن، مردم آزادی خواه و صلح جو را سرکوب کرد. 

به یاد بیاوریم که جوانان ایران، هدف تیر مستقیم قرار گرفتند، به یاد بیاوریم که با چوب و چاقو، جنایتکاران بسیجی به مردم حمله کردند، و با وانت، مردم زخمی را زیر گرفتند. 

باید به یاد روحانی و دیگر جنایتکاران رژیم آورده شود که این رژیم است که با استفاده از چماقداران بسیجی، اردوکشی می کند و به هر جنایتی دست می زند. 

باید به یاد حسن روحانی آورده شود که این ملایان هستند که سی و چهار سال است به کشور ایران اردو کشی کرده اند، ملت و کشوری را به گروگان گرفته اند و روی چنگیز را سفید کرده اند...! 

به یاد بیاوریم، همین حسن روحانی، بعد از سرکوب دانشجویان آزادی خواه در کوی دانشگاه، در میان بسیجیان ظاهر شد و مردم آزادی خواه ایران را به کشتن تهدید کرد.

براستی، چقدر باید شخصی بی شرم باشد که از بسیجی ها برای سرکوب مردم آزادی خواه استفاده کند، بعد از لغت اردوکشی استفاده نماید؟! 
مصاحبه نویسنده این وبلاگ با شبکه کانال یک با خانم سوزی یاشار در تلویزیون کانال یک  درباره جدایی دین از حكومت همراه با تضمین آزادی همه ادیان و باورها / گفتگو با یاشار پارسا- وبلاگ نویس-۱۵ آگوست ۲۰۱۳، ساعت ۱۲ شب به وقت ایران در تلویزیون کانال یک

/--------/هموطن عزیزی که به روحانی رای دادی، پورمحمدی به اعتبار رای تو پست وزارت را گرفته است، آیا مسئولیت بخشی از جنایات او را می پذیری؟! 

/----------/چوبه دار، ننگ هر جامعه متمدنی است! / شهروندانی که اعتراض نمی کنند نیز در مسئولیت این فاجعه شریک هستند...!

/---------/عباس یزدان پناه یزدی، «جعبه سیاه» جنایات و دزدی های رژیم!/ جنایات امثال عباس یزدان پناه اگر بیشتر از طائب نباشد، کمتر نیست! 

/----------/شادی ما سرنگونی قوم مغول است! تغییر احمدی نژاد و روحانی، مانند جانشینی اوگتای خان به جای چنگیز است!

/--------/آقای دکتر(!) روحانی، طرح های غیر انسانی چون نابودی اسراییل،تنها یادآور اعمال هیتلر، نسل کشی وجنایات علیه بشریت است!


اگر مصدق زنده می بود، چه می گفت؟/وای بر مردمی که چنگیزیان مشغول چپاول کشورشان هستند، اما دعوای آنها بر سر کودتای ۲۸ مرداد است!

$
0
0
واکنش ها در فضای مجازی به سالگرد واقعه بیست و هشتم مرداد شصت سال پیش، مرا عجیب به فکر فرو برد!  صد البته که اگر مردمی تاریخ خود را نشناسد، در آینده نیز نمی تواند تصمیم درست بگیرد، اما شناختن تاریخ و بررسی صحیح وقایع گذشته، به معنای این نیست که آن رخدادها را چماق کنیم و بر سر یکدیگر بکوبیم. 

وای بر مردمی که کشورشان در حال غارت است، خامنه ای به کمک ملعبه جدیدی به نام حسن روحانی، مردم و کشور را به گروگان گرفته، و مشغول غارت کشور در همه ابعاد ممکنه است، اما مردم آن کشور، دعوایشان بر سر مسایل تاریخی است. 

سوال من اینجاست، اگر امروز مصدق زنده بود، و ما از حضور امثال مصدق و بختیار بهره مند بودیم، واکنش آنها چه می بود؟! 

آیا آنها بر مسایلی چون اتحاد بین طرفداران باورهای مختلف تکیه می کردند، و برای مبارزه با این رژیم دیکتاتور و رسیدن به دمکراسی در ایران تلاش می کردند، یا انرژی خود را صرف دعوای نعمتی_حیدری می کردند؟! 

گویا برخی از هموطنان عزیز فراموش کرده اند که اتفاقات شصت سال پیش، بخشی از تاریخ ما است، باید به آن مسایل با دقت و به صورت علمی پرداخته شده و مورد موشکافی قرار گیرد، اما مساله سیاسی روز کشور ما محسوب نمی شود!!

در سالگرد بیست و هشتم مرداد، مایلم چند نکته ای که به ذهنم می رسد را بنویسم و معتقدم برای اندیشه کردن به مسایل آن روزگار، باید به این نکات نیز توجه کرد: 

یک/ مهمترین مساله ای که مردم ایران را نسبت به این وقایع حساس کرده است، دخالت خارجی ها در مسایل داخلی کشور است. این یک واقعیت است که بی بی سی (رسانه دولتی بریتانیا) و همینطور دولت آمریکا، در وقایع آن روزگار نقش مهمی بازی کردند، و در سیاست داخلی کشور ما دخالت کردند. 

حال از هموطنان عزیز می خواهم به یاد بیاورند که اکنون کشور ما تبدیل به مستعمره چین و روسیه شده است! 

دو/ شاه فرد دمکراتیکی نبود، این یک واقعیت غیر قابل انکار است. تبدیل کشور به یک مملکت تک حزبی و تاسیس حزب رستاخیر، خود دلیلی بر این ادعا است.  اما معتقدم که روند دمکراسی در هر کشوری، قائم به فرد نیست، یعنی شاه به تنهایی نمی توانست روند دمکراسی را مختل کند. 
این یک واقعیت است که عموم  مردم ما چندان به دمکراسی آشنا نبودند، وگرنه از آن دفاع می کردند. 

سه/ خرس کمونیسم در زمان شاه، بیخ گوش ایران قرار داشت و این هم عاملی است که باید در محاسبات گنجانده شود. شاید اگر ترس شاه از رخنه کمونیسم در ایران وجود نمی داشت، رفتار او در بسیاری از موارد عوض می شد.

چهار/ اگر به قانون اساسی آن روزگار مراجعه کنیم، آیا شاه حق برکناری مصدق را داشته است؟ مساله تنها حمایت اکثریت مردم از مصدق است. اگر اکثریت مردم حامی مصدق بوده اند، اخلاقا شاه باید به رای اکثریت گردن می نهاد و حکومت را به مصدق واگذار می کرد. اما سوال اینجاست، این اکثریت جامعه، چرا به مدد مصدق نیامدند؟! چرا حاضر نشدند برای بقای دولت مصدق هزینه کنند؟ دلیل ساده است، دمکراسی در ایران ریشه لازمه را نداشته است.

پنج/باید شرایط اجتماعی آن روزگار ایران را نیز در نظر داشت، نه مردم ما مردم فرانسه بودند و نه زیرساخت های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ایران آن روزگار شباهتی به فرانسه داشت است!! 

شش/  نکته مهم تر از آن، بت نساختن از مصدق است، مصدق فرد تحصیل کرده ای بود و در ایران دوستی او هیج شکی وجود ندارد، اما اینکه تصور کنیم او معصوم است و هیچ اشتباهی نکرده، ما را از قضاوت عادلانه دور می کند. 
این واقعیت درباره شاه نیز صدق می کند، و برخی از هموطنان باید به خاطر داشته باشند که او نیز اشتباهات بسیاری داشته است. 

اصولا هیچ انسانی سیاه یا سفید نیست، و باید قبول کرد که هر کسی می تواند اشتباهات و خدماتی را داشته باشد، نمی توان با حب و بغض کار علمی کرد و به بررسی و موشکافی مسایل تاریخی پرداخت. 

مصاحبه نویسنده این وبلاگ با شبکه کانال یک با خانم سوزی یاشار در تلویزیون کانال یک  درباره جدایی دین از حكومت همراه با تضمین آزادی همه ادیان و باورها

/--------/آقای روحانی، این جماعت ملا است که سی و چهار سال است اردوکشی کرده اند، کشور و ملتی را نیز گروگان گرفته اند، و روی چنگیز را سفید کرده اند! 

/---------/هموطن عزیزی که به روحانی رای دادی، پورمحمدی به اعتبار رای تو پست وزارت را گرفته است، آیا مسئولیت بخشی از جنایات او را می پذیری؟! 

/----------/چوبه دار، ننگ هر جامعه متمدنی است! / شهروندانی که اعتراض نمی کنند نیز در مسئولیت این فاجعه شریک هستند...!

/---------/عباس یزدان پناه یزدی، «جعبه سیاه» جنایات و دزدی های رژیم!/ جنایات امثال عباس یزدان پناه اگر بیشتر از طائب نباشد، کمتر نیست! 

/----------/شادی ما سرنگونی قوم مغول است! تغییر احمدی نژاد و روحانی، مانند جانشینی اوگتای خان به جای چنگیز است!

/--------/آقای دکتر(!) روحانی، طرح های غیر انسانی چون نابودی اسراییل،تنها یادآور اعمال هیتلر، نسل کشی وجنایات علیه بشریت است!


عجب تصادفی! چرا خواسته ها و دستورات دینی الله، معمولا منافع شخصی پیامبران یا آیت الله ها را تامین می کند؟!

$
0
0
من فقط مانده ام این الله، چرا هر دستوری می داده، معمولا منافع شخصی پیامبرش را تامین می کرده است؟!؟! 

مثلا الله می گفته پیامبر می تواند نوبت زنانش را عوض کند! آنهم درست موقعی که پیامبر عزیز اسلام، به شدت مایل بوده که با یکی از زنان جدیدش، همخوابه شود! 

یا الله به یهودی ها بد و بیراه می گفته، درست در همان موقعی که یهودیان، محمد را به دلیل کپی کردن قران از روی کتاب دینی آنها، مسخره می کرده اند! 

یا زمانی که محمد دنبال این بوده که با عروس خودش (!)، یعنی زن زید هم خوابه شود، الله فورا آیه نازل می کند و می گوید ای محمد، برو و با زینب فلان کن! 

این مساله فقط ختم به محمد پیامبر و خانم بازی های او نمی شود، مثلا می بینیم که در حال حاضر، آخوندها قران را تفسیر می کنند، و خواسته های الله، معمولا منطبق با خواسته ها و منافع شخصی آنها در می آید...!! 





مصاحبه نویسنده این وبلاگ با شبکه کانال یک با خانم سوزی یاشار در تلویزیون کانال یک  درباره جدایی دین از حكومت همراه با تضمین آزادی همه ادیان و باورها


گفتگو با دکتر رویا عراقی و یاشار پارسا در تلویزیون اندیشه، موضوع: جدایی دین از حكومت

$
0
0
گفتگو با دکتر رویا عراقی و یاشار پارسا-(نویسنده این وبلاگ)-23 آگوست ۲۰۱۳، تلویزیون اندیشه، 
______________-
موضوع: جدایی دین از حكومت همراه با تضمین آزادی همه ادیان و باورها، اصل ششم منشور شورای ملی ایران




خانم خبرنگار در وسط مصاحبه با شهردار، حجاب از پستان بر می گیرد...!

$
0
0
یادم است چند سال پیش در سوئد، چند خانم به یک استخر رفتند و در داخل استخر، پوشش پستان های خود را برداشتند و خلاصه تاپ-لس شدند. مسئولین استخر، به آنها اعتراض کردند، و خلاصه کار بالا گرفت! خانم خا استدلال می کردند که اگر مردان اجازه دارند تاپ-لس باشند، ما نیز باید بتوانیم!!

فکر می کنم بحثی که آنجا در گرفته، شبیه بحث حجاب است، چه آنکه طرفداران حجاب استدلال می کنند باید زنان بخشی از بدن خود را بپوشانند، تا مردان تحریک نشوند، و از آن طرف، چنین محدودیتی برای مردان وجود ندارد.

اصولا حرمت نهادن به یک انسان (چه زن و چه مرد) منوط به این نیست که او را زیر چادر و لباس مخفی کنند، هر کسی باید مجاز باشد آنطور که می خواهد لباس بپوشد، و قانون نیز باید برای همه مساوی باشد.

در این ویدیو، خانمی که برای مصاحبه با شهردار یک شهر رفته است، از او می پرسد که آیا زنان در این شهر مجاز هستند که تاپ-لس باشند؟! و چون پاسخ مثبت شهردار را می بیند، پستان های خود را بیرون می اندازد!

شهردار می گوید این کار شما غیرقانونی نیست، شما هیچ قانونی را نمی شکنی، ولی سینه زنان، توجه بسیاری را جلب می کند، بهمین دلیل، مناسب نیست که آنرا بیرون بیاندازید!! و پاسخ خانم جالب است، او می گوید: آقای شهردار، من به لاله گوش مردان بسیار علاقه مندم و با آن تحریک می شوم، الان هم که لاله گوش شما بیرون است!!

در همین شهر، این خانم حق دارد هر جا که می خواهد با پستان برهنه حرکت کند، این کار جرم نیست! اما قانونی نیز وجود دارد، مثلا اگر کسی به او دست زد، یا حتی  پستان او خیره شود، او حق دارد اعتراض کند و به پلیس متوسل شود.

به هر روی، دیدن این ویدیو جالب است: 

نوشته های پیشین: 


برای اولین بار افشای تصویر اینباکس ایمیل های دکتر (!) حسن روحانی، رییس جمهور!

$
0
0
تصویر اینباکس ایمیل های رییس جمهور محترم!  
(برای بهتر دیدن، روی تصویر کلیک کنید) 


نوشته های پیشین: 


ای امام راحل، جوانی ما نابود شد تا عقاید احمقانه تو اجرا شود، حال نوه و نتیجه ات هم برای آن عقاید تره خرد نمی کنند!

$
0
0
ای امامی که چون یک شهروند، اوشین را زن نمونه خواند، می گفتی باید او اعدام شود (منبع)، بیا و ببین که نتیجه ات قرتی تر از اوشین شده!

ای امام راحل، اگر حمله به سفارت آمریکا انقلاب دوم بود، پوشش زیبای نتیجه ات هم لابد انقلاب سوم است...!

ای امام راحل ما، خوب شد که سقط شدی و ندیدی، اگر زنده می ماندی، یک چند وقت دیگر همسر محترمت، لینجری های سکسی می پوشید و به آرمان های تو اغتشاش می کرد...!

ای امامی که با دستور تو، وزیر دادگستری (!) کنونی، پنج هزار نفر را سلاخی کرد، ای امامی که بر اثر جفتک پراکنی تو، هشت سال جنگ و یک میلیون کشته و زخمی را دیدیم، ای امام راحلی که می گفتی اگر جنگ بیست سال هم طول بکشد، ما ایستاده ایم! سر از آن مرقدت بیرون بیاور و ببین که نتیجه ات نیز، عقاید احمقانه ات را قبول ندارد!

ای امام راحلی که چون حق رای به زنان داده شد، دود از عمامه و نقاط دیگر بدنت بر خواست، و الم شنگه به پا کردی، بیا و ببین که نتیجه ات چه می کند!


ای امام راحل، خوب شد سقط شدی و ندیدی که نتیجه ات را هم فتوشاپی می کنند...! 



تصویر اینباکس ایمیل های رییس جمهور محترم!  
برای بهتر دیدن، روی عکس کلیک فرمایید.


نوشته های پیشین: 








داستان سرداران جنگ و مصونیت مضاعف آقازاده های آنها!/ امام زاده های زنده ای که مشغول دلالی هستند...!

$
0
0
معمولا در این رژیم جنایتکار اسلامی، اگر شخصی جزو این نظام باشد و دزدی کند و به غارت کشور مشغول باشد، از مجازات و تعقیب قانونی معاف است، و کسی سراغ او نمی رود. مثال واضح آن، مهدی هاشمی است، این آدم کثیف، طبق اسناد داخلی شرکت استات اویل، ده ها میلیون دلار رشوه گرفته است، و هر چند این موضوع افشا شده، اما کسی با او کاری ندارد.

حال خنده دار اینجاست، که گروهی در داخل این رژیم هستند که از مصونیت مضاعف برخوردارند، یعنی حتی مصونیت آنها از مصونیت امثال مهدی هاشمی نیز بیشتر است!! چون ممکن است مثلا به دلیل دعوای سیاسی، کسی مانند احمدی نژاد بخواهد مهدی هاشمی را افشا کند، اما هیچ کسی سراغ این دسته از غارتگران نمی رود!

منظور من از این غارتگران، فرازندان جنایتکار سرداران سپاه است، سردارانی که در جنگ ایران و عراق کشته شده اند. این فرزندان، به شکل امام زاده های زنده ای درآمده اند که کسی  جرات انتقاد از آنها را ندارد.

همانطوری که قبلا نوشته بودم، بر این باورم که مردم ایران، هیچ به سرداران جنگ بدهکار نیستند، چه آنکه این جنایتکاران، باعث شدند که خمینی بتواند جنگ را بعد از باز پس گیری خرمشهر ادامه دهد و حاصل این جنگ، کشته و زحمی شدن یک ملیون انسان بوده است.

ادامه جنگ بعد از بازپس گیری خرمشهر، یک جنایت تمام عیار بود، و در این جنایت، افرادی چون باکری و همت نقش اساسی داشته اند، مثلا این آقای باکری سال ٦٣ در جنگ کشته شد، یعنی یک سال بعد از بازپسگیری خرمشهر. 

یادمان باشد بعد از اینکه ایران خرمشهر را بازپس گرفت، اعراب حاضر بودند یکصد میلیارد دلار خسارت به ایران بدهند، عراق هم حاضر به عقب نشینی بود(منبع) ، آنوقت افرادی مانند باکری، بر اساس فرموده امامشان، گفتند راه قدس از کربلا می گذرد و جنگ را ادامه دادند، حاصل این جنگ، کشته و معلول شدن بیش از یک میلیون انسان و همینطور نابودی اقتصاد ایران بوده است، من یکی که چیزی به این اشخاص بدهکار نیستم!

متاسفانه در میان برخی از ایرانیان، این تصور وجود دارد که این اشخاص، برای دفاع از ایران به میدان جنگ رفته اند و کشته شده اند، و گویا فراموش کرده اند که این افراد جنگجو، تنها برای آرمان امام خمینی (!) به جنگ رفته اند، در این میان عراقی ها (یعنی تعداد دیگری انسان) کشته اند، خودشان هم کشته شده اند؛ و قهرمان دانستن آنها، مضحک و مسخره است.  قاتلی را تصور کنید که در یک دعوا و چاقو کشی کشده شده است، حال درست است که از او، چون در میانه چاقو کشی کشته شده، بت بسازیم؟!


تا قبل از بازپس گیری خرمشهر، افرادی که در جبهه حضور داشتند، انسان هایی بودند که از کشور دفاع می کردند (حال عقیده آنها هر چه که بوده، به خودشان مربوط بوده است)؛ اما بعد از بازپس گیری خرمشهر، ادامه جنگ، به ضرر منافع ملی ایران بوده است. یه یاد بیاوریم که زمانی خمینی به جنگ پایان داد و جام زهر را نوشید که حضور  افراد داوطلب بسیجی در جبهه بشدت کاهش یافت (ر.ک. به خاطرات محسن رضایی و یا هاشمی رفسنجانی). یعنی این اشخاص با حضور خود در جبهه تنها به ادامه جنگ کمک کردند.

حال همین سرداران سپاه که کشته شده اند، تبدیل به امام زاده های مقدس شده اند، و بچه های آنها نیز امام زاده های زنده هستند! نه رسانه های داخل و نه رسانه های خارج از کشور، جرات نمی کنند به این موضوع بپردازند، چون تصور می کنند افشا کردن فرزندان این سرداران، توهین به قهرمانان ملی است!! گویا فراموش کرده اند که اولا اینها قهرمان ملی نیستند، دوما، حتی باید فرزند قهرمان ملی را نیز افشا کرد.


در اینجا، به یک نمونه از این فساد مالی و غارت اشاره می کنم:

آقای علی دادمان  فرزند یکی از فرماندهان سپاه است، که هم در جنگ نقش مهمی داشت و هم بعد از آن به سمت وزارت رسد. بنا به شنیده من، در یکی از مناطق شمال تهران، بنیاد جانبازان یک ساختمان دوازده طبقه با ده ها واحد اداری را به قیمت بسیار ناچیزی اجاره داده است. این دو نفر، یک بنیاد فرهنگی درست کرده اند و به اسم کار فرهنگی، این ساختمان عظیم را اجاره کرده اند، چند واحد را اجاره داده اند، و از پول اجاره یکی از واجد ها، اجاره کل ساختمان را می دهند و بساط دلالی و عیش و نوش آنها در این ساختمان بزرگ، برقرار است.


پی نوشـت: 
یک- البته از ملتی که استخوان  اعراب مهاجم را می پرستد و از آنها امام زاده می سازد و توقع دارد این استخوان های پوسیده برایش معجزه کنند، هیچ چیزی بعید نیست...! 

دو: من به صراحت از سرداران سپاه و بسیج سخن گفته ام، به صورت مشخص این نوشته درباره سربازان وظیفه ای که به زور به جنگ برده شدند، نمی باشد.

نوشته دیگر امروز من: عکسی نایاب، از قورباغه ای که زیر فوران گاز و آتش موشک  ناسا قرار گرفته است...!



 نوشته های پیشین: 






عکسی نایاب، از قورباغه ای که زیر فوران گاز و آتش موشک ناسا قرار گرفته است...!

$
0
0
هنگام پرتاب موشک ناسابه فضا، و هنگامی که موتورهای موشک آغاز به کار می کنند، این قورباغه بیچاره، در زیر آن فوران عظیم آن گاز و آتش قرار می گیرد.

نوشته دیگر امروز این وبلاگ: 
 نوشته های پیشین: 






احمدی نژاد بی اعتبار و نامشروع دزدی می کرد، حال حسن روحانی (با مدرک دکتری دزدی) و به اعتبار رای شما با مشروعیت نسبی دزدی می کند!

$
0
0
روحانی به اعتبار رای تو رییس جمهور شده، و به نمایندگی از تو پای قرارداد ترکمان چای را امضا می کند...!

هموطنی که به روحانی رای داده ای و باعث شده ای که او نزد برخی از کشورهای خارجی مشروعیت نسبی به دست 
آورد، به یاد داشته باش که رای شما، یک نوع اعطای وکالت است.

شما مسول اعمال کارهای نماینده خود و وکیل خود هستی، چرا که او به اعتبار رای تو، مشروعیت نسبی کسب کرده و می تواند با کشورهای خارجی معامله کند.

احمدی نژاد یک دزد تمام عیار بود که با چین وارد معامله می شد و کشور را غارت می کرد، باور کنید درد آن خیلی کمتر از دزدی های حسن روحانی است. چون حتی همان چین هم قبول داشتند که احمدی نژاد مشروعیت چندانی ندارد، اما اکنون حسن روحانی، با مشروعیت حاصل از حضور هم میهنان ما، می تواند با کشورهای خارجی قرارداد امضا کند.

بنا به گزارش منابع خبری، دولت حسن روحانی، در صدد امضای یک قرارداد ترکمان چای گونه با دولت هند است، که براساس این قرارداد، مالکیت یکی از میدان گازی مهم ایران، در اختیار دولت هند قرار می گیرد.

روزنامه هندی «بیزنس استاندارد» به نقل از “منابع آگاه” هندی گزارش داد که جمهوری اسلامی در مقابل دریافت «تمام» پول نفت صادر شده به هند در وجه «روپیه»، از این کشور خواسته است که طی سه ماه آینده قرارداد «مشارکت در تولید» برای توسعه میدان «فرزاد-بی» را امضا نماید.در صورت انعقاد قرارداد «مشارکت در تولید» با شرکت هندی، این شرکت در «ذخایر» و «مالکیت» آن نیز با ایران سهیم خواهد شد. وزیر نفت هند طی نامه‌ای به‌ “مان موهان سینگ” نخست‌وزیر این کشور اعلام کرده که هند با پرداخت روپیه به جای دلار در ازای نفت خریداری شده از ایران در سال مالی ۲۰۱۳-۲۰۱۴، بیش از ۸.۵ میلیارد دلار صرفه‌جویی خواهد کرد.

چنین قراردادی، به معنای واگذاری مالکیت بخشی از خاک ایران به هند است.

نکته جالب توجه اینجاست که اینگونه قراردادها، چندین دهه است که با هیچ کشوری بسته نمی شود، چون در حقیقت، نقض استقلال کشور طرف مقابل است! چند دهه از ملی شدن صنعت نفت ایران به رهبری زنده یاد دکتر مصدق گذشته است، اما اکنون حسن روحانی، در یک قرارداد عجیب، استقلال ایران را به زیر سوال می برد.

مالکیت خاک و یا منابع زیر زمینی، متعلق به یک کشور است و نباید با یک شرکت یا کشور خارجی، به اشتراک گذاشته شود. 

در خاتمه، به یاد بیاورید که حسن روحانی، دزدی علمی کرده و تز دکتری او دزدی است! مشخص است که وقتی چنین دزدی را به سمت ریاست جمهوری برگزینند، در ابعاد ملی دزدی می کند...! 

نوشته های پیشین: 









امام نقی: فرزندم، آن آموختن «سوارکاری»، برای مردم عادی است، تو به عنوان امام، باید «سواری گرفتن» از مردم را بیاموزی!

$
0
0
امام نقی، خطاب به عسگری کوچولو فرمودند:

فرزندم، توصیه جدم برای یاددادن شنا و سوارکاری به کودکان، برای مردم عادی است. تو اگر می خواهی به جایی برسی، باید بگیری که چگونه از مردم سواری بگیری...!! و به خدا قسم سواری گرفتن، گار ساده ای نیست، ولی بدان و آگاه باش،  به خدا قسم روزی می رسد که تعداد آخوندها در بلاد پارس، بیش از تعداد معلمین می شود، و تعداد امامزاده ها، بیش از تعداد کتابخانه ها!! در آن صورت  است که سواری گرفتن، کار ساده ای می شود..!!



نوشته های پیشین: 











به یاد روزهایی که نسرین در بند بود...!

$
0
0
نوشته های پیشین: 









نسرین هم آزاد شد و هم پیروز!/ آقای خامنه ای، کلمه قهرمانانه، برای دهن تو بزرگ است، این کلمه درخور نسرین ستوده ها است!

$
0
0
سوال اساسی: تصور کنید که برنامه اتمی در کار نبود، آیا جز این بود که تمام ذهن مردم، درگیر نسرین ستوده می شد؟!

یکی از خونریزترین دیکتاتورهای دنیا، رهبر رژیم ایران، چون هوا را پس دیده، گفته که باید در مقابل غرب، "نرمش قهرمانانه"انجام داد!

در این ده سال گذشته، رژیم برای دستیابی به بمب اتم، حداقل بیش از دو هزار میلیارد دلار به اقتصاد ایران، ضرر مستقیم وارد کرده است، این رقم، معادل ساختن یک خانه مدرن و شیک، برای هر ایرانی است.

براستی، چرا خامنه ای خواستار دستیابی به بمب اتم است؟

هر چند در میان دیگر روحانیون و مقامات مذهبی، خامنه ای و دیگر آخوندها، مدعی هستند که با تولید بمب اتم، می توانند اسلام را گسترش دهند و اسراییل را نابود کنند، اما سران این رژیم، بیش از دیگران می دانند که حتی با داشتن چند کلاهک هسته ای نیز، به جایی راه نمی برند.

خامنه ای می داند که اگر دعوایی به اسم پرونده اتمی نباشد، غرب تمامی تمرکز خود را بر روی نقض حقوق بشر در ایران خواهد گذاشت؛ و اگر چنین شود، حتما مردم ایران نیز، برای فشار وارد کردن به ایران، با غرب هم مسیر می شوند. اما در باره پرونده هسته ای، چنین نیست.

در حقیقت، تنها هدف آنها از ادامه این دعوا، منحرف کردن مردم ایران و دنیا، از موضوع نقض گسترده حقوق بشر در ایران است.

حال در میان، و در اثر فشار فعالان حقوق بشر در ایران و دنیا، و تمرکز اذهان عمومی بر روی نسرین ستوده و دیگر زندانیان، خامنه ای ناچار شده که نسرین ستوده ما را از زندان رها سازد. حال تصور کنید که اتمی در کار نبود، آیا جز این بود که تمام ذهن مردم، درگیر نسرین ستوده می شد؟!

نباید فراموش کرد که آزادی نسرین ستوده، آغاز کار است، باید هر کسی هر کاری از دستش بر می آید، برای اطلاع رسانی درباره دیگر زندانیان سیاسی انجام دهد، تا شاهد آزادی دیگر قهرمانان این مرز و بوم نیز باشیم.

نکته بامزه اینجاست که خامنه ای گفته است که باید در مقابل غرب، «نرمش قهرمانانه» انجام داد...!
باید به این ملای خونخوار، یادآور شد که کلمه قهرمان، برای دهان تو بزرگ است، این کلمه، شایسته نسرین ستوده ها است، شایسته کسانی است که برای ارزش های انسانی، جان خود را به خطر می اندازند.

ذکر این نکته ضرروی است که نسرین ستوده قهرمان، تنها آزاد نشد، بلکه او پیروز میدان هم بود. او  با مقاومت خود و پایفشاری خود بر روی اصول انسانی، چهار سال خامنه ای را تحقیر کرد، و در نهایت هم او پیروز شد!

پی نوشت: با شنیدن صدای نسرین ستوده در سی ان ان، بی اختیار گریستم. تصور می کنم هر کسی که در این چهار سال، نگران وضعیت جسمی نسرین بود، و اخبار او را پیگیری می کرد، با شنیدین این خبر، شادمان شده باشد. 

نوشته های پیشین: 










چقدر فعالیت در فضای مجازی اهمیت دارد؟!/وقتی شخص خامنه ای درگیر مساله فیلتر کردن یک سایت می شود!

$
0
0
این اظهار نظر را ببینید:



تا جایی که به یاد دارم، این آقای نجمی، جزو ارتش سایبری رژیم بوده است، و به هر روی، از طرفداران این رژیم خونخوار است.  

اگر به رانکینگ آلکسا رجوع کنیم، می بینیم که اصولا این سایت تریبون، اصولا بازدید کننده ای کمتر از یک وبلاگ  دارد، حال سوال اینجاست، چرا خامنه ای باید درباره یک سایت و فیلتر کردن آن، وارد صحبت شود!؟

در اینجا می توان به وضوح، اثر فعالیت در فضای مجازی را دید.


آگاهی رسانی درباره نقض حقوق بشر، فساد حاکم بر رژیم، و نشر مفاهیمی چون دمکراسی و حقوق بشر، پاشنه آشیل رژیم ایران است. 








توصیه امنیتی: تصویر روش کثیف دیدی که ارتش سایبری برای دزدیدن اکانت شما استفاده می کند!

$
0
0
این ایمیل را ساعتی  قبل گرفته ام. این ایمیل، توسط ارتش سایبری رژیم ارسال شده است.، و بسیار شبیه ایمیل هایی است که گوگل می فرستد!

همانطوری که در این ایمیل می بینید، در نگاه اول، به نظر می رسد که گوگل می گوید: "یک نفر از ایران، پسورد شما را داشته و تلاش کرده که با این آی پی زیر، وارد ایمیل شما شود، اما ما جلوی او را گرفته ایم! لطفا روی لینک زیر کلیک کنید و پسورد خود را عوض کنید!"

در حالت عادی، فرد تصور می کند این ایمیل از گوگل است، حتی ادرس فرستنده نیز، به نظر می آید که از خود گوگل است!  و فرد  از ترس ارتش سایبری رژیم، بر روی لینک زیر کلیک می کند تا پسورد خود را عوض کند! طبیعی است که هنگام عوض کردن پسورد، از شما می پرسند که: "پسورد کنونی چیست؟" و بعد می گویند پسورد جدید چه باشد.

غافل از اینکه این لینک، که بسیار شبیه صفحه گوگل است، متعلق به ارتش سایبری رژیم است!!

شما وقتی پسورد قدیمی را وارد می کنید، گوساله های ارتش سایبری، به سرعت وارد ایمیل شما می شوند، و تمامی اطلاعات موجود را با اوتلوک دانلود می کنند!

لذا، حتی اگر چنین ایمیلی را گرفتید، ابتدا یک فحش خواهر و مادر نثار رهبر معظم انقلاب کنید، سپس با نهایت آرامش و برای اینکه مطمین شوید پسورد شما لو نمی رود، اول تمامی هیستوری بروسر خود و کوکی ها را پاک کنید، بعد وارد سایت جیمیل شوید، و از طریق تلفن، یا پاسخ به سوالات محرمانه، یا دریافت پسورد جدید از طریق ایمیل های دیگرتان، پسورد خود را عوض کنید.


ضمنا، خواندن آیت الکرسی، خطر هک شدن ایمیل شما را کاهش می دهد! ارسال این مطلب به دوستان برای ارتقا امنیت کاربران نیز، ثواب حج عمره را دارد. 

  
نوشته های چند روز گذشته:  


دو:  
غده ای سرطانی در شورای ملی، با نام عباس فخرآور/ با این غده چرکین چه باید کرد؟


و چند نوشته اخیر این وبلاگ:





  


آقای خامنه ای، حتی دزدان دریایی سومالی نیز اجازه دسترسی گروگان ها را به پزشک می دهند! پورشجری را به بیمارستان بفرستید!

$
0
0
محمد رضا پور شجری، که با نام سیامک مهر قلم می زده است، وبلاگ نویس شجاع ایرانی است که از داخل ایران، به وبلاگ نویسی می پرداخت. او بارها رژیم اسلامی، خامنه ای و دین اسلام را مورد انتقاد قرار داد بود تا اینکه او را دستگیر می کنند.

او در دادگاه ناعادلانه به زندان طولانی مدتی محکوم می شود و به زندان قزل حصار منتقل می شود. و اکنون او به شدت بیمار است.

بیماری او به حدی است که پزشک زندان، توانانی درمان او را ندارد، او جانش در خطر است و باید فورا به بیمارستان منتقل گردد.

اما مسولان رژیم، با بی شرمی تمام، جلوی انتقال او و دسترسی او را به خدمات پزشکی گرفته اند.

این رفتار زشت و زننده، حتی از دزدان دریایی سومالی نیز بعید است، چه آنکه آن دزدان دریایی، آنقدر شرف دارند که اجازه دسترسی گروگان های خود را به پزشکان بدهند! یادم است در یک مورد حداقل آنها یکی از گروگان های بیمار را آزاد کرده بودند!

زندانی کردن سیامک مهر، این نویسنده باشرف و آزاده، خود یک عمل قبیح و زننده است، و تنها رژیم جنایتکار اسلامی می تواند یک انسان بیمار را صرفا به دلیل نوشتن یک مطلب، در بند نگه دارد.

سازمان عفو بین الملل نیز، با صدور بیانیه زیر، خواستار ارایه خدمات پزشکی به محمد رضا پورشجری شده است.


نوشته های چند روز گذشته:  


دو:  
غده ای سرطانی در شورای ملی، با نام عباس فخرآور/ با این غده چرکین چه باید کرد؟




و چند نوشته اخیر این وبلاگ:





  



Viewing all 501 articles
Browse latest View live