کسی به این نکته توجه نمی کند: چرا وکلا مهدی هاشمی، از نیک آهنگ خواسته اند تمامی مدارک را به دادگاه بدهد؟!
در نوشته قبلی، به تفضیل به این موضوع پرداختم که نکات مشکوک در انتشار مکالمه بین نیک آهنگ و مهدی هاشمی چه بوده است. در نوشته به اخلاقی و قانوی بودن این عمل می پردازم:
قانونی بودن این عمل در آمریکا(محل سکونت نیک آهنگ):
در قانون آمریکا، به صراحت ذکر شده:
قانون فدرال:
Federal law requires that at least one party taking part in the call must be notified of the recording (18 U.S.C. §2511(2)(d)).
(قانون فداران، تاکید می کند که حداقل یکی از طرفین، از ضبط مکالمه آگاه بوده باشند)
در واشینگتن:
(4) An employee of any regularly published newspaper, magazine, wire service, radio station, or television station acting in the course of bona fide news gathering duties on a full-time or contractual or part-time basis, shall be deemed to have consent to record and divulge communications or conversations otherwise prohibited by this chapter if the consent is expressly given or if the recording or transmitting device is readily apparent or obvious to the speakers. Withdrawal of the consent after the communication has been made shall not prohibit any such employee of a newspaper, magazine, wire service, or radio or television station from divulging the communication or conversation.
به دیگر عبارت، به صورت پیش فرض، وقتی یک روزنامه نگار به کسی تماس می گیرد، فرض بر این است که آن روزنامه نگار، این صحبت را ضبط می کند.
قانونی بودن این عمل در انگلیس (محل سکونت مهدی هاشمی)
تنها آگاه بودن یکی از طرفین، برای ضبط مکالمه کافی است و آن ضبط قانونی است. اما برای انتشار آن در مطبوعات، باید طرف مقابل نیز آگاه باشد. یعنی قانون انگلیس، سختگیرانه تر از قانون آمریکا است. (منبع)
اگر نیک آهنگ این مکالمه را شخصا منتشر نکرده باشد (که هم تکذیب کرده و هم چنین به نظر می رسد)، کار او چه در آمریکا و چه در انگلیس، قانونی است.
چه کسی درخواست ارایه این اسناد را به دادگاه کرده بوده است؟!
این وکلا مهدی هاشمی بوده اند که از قاضی خواسته اند تا به نیک آهنگ (به عنوان شاهد) دستور دهد که تمامی مدارکی که در اختیار دارد را به دادگاه بدهد. طبیعی است که طبق قانون، یک نسخه از مدارک برای شاکی (دکتر بوذری) و متهم (مهدی هاشمی) می رود.
نیک آهنگ موظف بوده همه چیز را به دادگاه بدهد، اگر بخشی از اطلاعات را نمی داد یا از دادن اطلاعات سر باز می زده، با زندان روبرو می شده است.
سوال اینجاست، چرا خاندان مهدی هاشمی، خواستار ارایه این مدارک به دادگاه شده اند؟!
اخلاقی بودن این عمل:
نیک آهنگ می گوید تنها صدا را ضبط کرده و قصد انتشارش را نداشته است، او نیز آنرا منتشر نکرده است. من اگر جای نیک آهنگ بودم، حتی همان صدا را نیز ضبط نمی کردم، چرا که اعلامیه جهانی حقوق بشر، به صراحت می گوید:
ماده ی ۱۲:هیچ احدی نمیبایست در قلمرو خصوصی، خانواده، محل زندگی یا مکاتبات شخصی، تحت مداخله [و مزاحمت] خودسرانه قرار گیرد. به همین سیاق شرافت و آبروی هیچکس نباید مورد تعرض قرار گیرد. هر کسی سزاوار و محق به حفاظت قضایی و قانونی در برابر چنین مداخلات و تعرضاتی است.
حتی در برخورد با مهدی هاشمی، باید رفتاری منصفانه پیشه کرد.
البته نمی توان منکر شد که نیک آهنگ به عنوان یک روزنامه نگار معمولی، از حق خود برای ضبط صدا استفاده کرده است، و بعد به دلیل دستور دادگاه، آنرا ارائه کرده است.
اگر نیک آهنگ، صدای یک شهروند معمولی را ضبط کرده بود، صد البته کارش زشت و زننده محسوب می شد، اما بعید می دانم که ضبط صدای یک سیاستمدار، آن هم زمانی که در حال اظهار نظر درباره آینده یک کشور است، کار چندان زشتی باشد.
چرا تصور می کنید مردم آن کشور حق ندارند بدانند آقای مهدی هاشمی، درباره آنها چه می اندیشد و تصمیم دارد چه آشی برای آینده آنها بپزد؟! از کی مردم ایران غریبه شده اند و حق ندارند بدانند چه می گذرد؟!
مثالی می زنم:
در انگلیس، پخش ویدیویی که محرمانه گرفته شده باشد، در بسیاری از اتفاقات، ممنوع است، مگر اینکه «سود عمومی» در آن باشد و اکثریت مردم خواهان دانستن واقعیت باشند. (منبع)
حال سوال اینجاست، چگونه است که مهدی هاشمی، اجازه دارد آینده ایرانیان را رقم بزند، اما نباید نظرات او در بین مردم ایران، پخش گردد و مطرح شود؟!
مهدی هاشمی، متهم به نقض حقوق بشر، غارت اموال ایرانیان و کمک به قوام این رژیم است. یادمان نرود:
- مهدی هاشمی، بخشی از این رژیم است، در جنایات آن دست داشته، پدرش یکی از اصلی ترین جنایتکاران این رژیم است.
صد البته که حتی مهدی هاشمی نیز از دامان پر مهر اعلامیه جهانی حقوق بشر، بهره مند می گردد، حریم خصوصی او نیز باید محفوظ بماند. اما مساله اینجاست که در این مصاحبه، فیلم زندگی خصوصی او لو نرفته است، بلکه نظرات او درباره آینده مردم ایران مطرح شده است.
سوال ساده ای را مطرح می کنم، اگر به جای مهدی هاشمی، صدای مجتبی خامنه ای ضبط شده بود، آیا برخی از هموطنان باز هم ناراحت می شدند و اینچنین به نیک آهنگ حمله می کردند؟!
براستی، چه فرقی بین مهدی هاشمی و علی خامنه ای است؟! مگر نه اینکه هر دو نقض حقوق بشر کرده اند و هر دو در جهت استقرار این رژیم جنایتکار، قدم برداشته اند؟!
مصاحبه احمد باطبی با نیک آهنگ و دکتر بوذری نیز شنیدنی است. شاکی مهدی هاشمی، آقای بوذری، می گوید وکلا مهدی هاشمی، خودشان این مدارک را برای ترجمه به ایران فرستاده اند....!! (منبع)
مصاحبه احمد باطبی با نیک آهنگ و دکتر بوذری نیز شنیدنی است. شاکی مهدی هاشمی، آقای بوذری، می گوید وکلا مهدی هاشمی، خودشان این مدارک را برای ترجمه به ایران فرستاده اند....!! (منبع)
نوشته های قبلی من درباره خاندان هاشمی: