این مراسم های خانوادگی یا احساسی، مکان خوبی است تا شخصیت واقعی اصلاح طلبان و یا افراد دو رو، مشخص شود.
مثلا هنگام برگزاری مراسم جشن پیروزی حسن روحانی، می بینم که جنایتکاری مانند فلاحیان، شرکت کرده است:
همانطوری که می دانید، چند روز قبل، مادر ظریف، وزیر امور خارجه ایران درگذشته است و صد البته که مراسم ختم یکی از سران رژیم، یک مراسم معمولی نیست، و باید از نظر سیاسی نیز مورد توجه قرار گیرد.
برخی از جنایتکاران این نظم جنایتکار، شناخته شده هستند، چون شریعتمداری، و برخی دیگر، چندان شناخته شده نیستند! حسین شریعتمداری، یکی از بدنام ترین افراد شناخته شده این رژیم است، که در مراسم ختم مادر ظریف شرکت کرده است.
حضور شریعتمداری، واکنش برخی را برانگیخته است، اما واقعیت این است که حسین بازجو، جنایتکاری که مستقیما در شکنجه برخی از روشنفکران ایرانی دست داشته است، در مقابل یکی دیگر از جنایتکاران حاضر، یک فرشته به حساب می آید...!!
این جنایتکار، که در عکس فوق، با دایره قرمز مشخص شده، تروریست معروف، و جنایتکار خطرناک، طه طاهری (با نام واقعی صدرالسلام) است.
طه طاهری، بازجوی وزارت اطلاعات است، که در میان حزب الله لبنان، به عنوان مهندس شناخته می شود، اما وقتی فعالان سیاسی ایرانی با نام او آشنا شدند که پای او در کهریزک به وسط کشیده شد!
طه طاهری، شخصیت اصلی است که در انتقال معترضان به تقلب در انتخابات، به شکنجه گاه کهریزک نقش داشته است، و بنا به گفته نجات یافتگان، به صورت مستمر در آن شکنجه گاه حاضر می شد و به شکنجه جوانان قهرمان و آزادی خواه ایرانی می پرداخت.
حال وقتی این ماجرا دردناک می شود که می بینیم برخی از فعالان سیاسی که خود را مخالف خامنه ای قلمداد می کنند، به طرفداری از ظریف برخواسته اند...!
شرکت طه طاهری در این مراسم، تنها نشان می دهد چه رابطه عمیقی بین ظریف و این شکنجه گر وجود دارد.
براستی، مردم ایران را چه شده است؟! چگونه است که در مقابل این جنایات، نه تنها چشم بسته اند و دهان دوخته اند، بلکه برای صفحه فیسبوکی ظریف لایک می زنند و برای چنین جنایتکارانی دست می زنند..!
ما را چه شده اسـت!؟
دو نوشته دیگر امروز این وبلاگ:
/--------/روحانی، آزادی خواهان ایرانی را مزدور خواند! هموطنی که رای دادی، راهت را مشخص کن، یا با آزادی خواهان هستی یا با رژیم!
/------/نبود فرهنگ پرسشگری، ایران را به شوره زاری برای رشد دمکراسی تبدیل می کند...!
/------/نبود فرهنگ پرسشگری، ایران را به شوره زاری برای رشد دمکراسی تبدیل می کند...!
چند نوشته اخیر این وبلاگ:
5. نقدی بر مقاله فاضل میبدی، با عنوان «اسلام، حقوق بشر و حق شهروندی»/ گره زدن حزب نازی به فعالان صلح!