در اخبار آمده بود که در حاشیه سفر حسن روحانی به عمان، مقامات عمان اعلام کرده اند که به زودی توافق برای احداث پل بین ایران و عمان بر روی خلیج فارس، امضا خواهد شد(منبع).
بمانند دیگر طرح ها و اعمال سران این رژیم، این طرح نیز در جهت خلاف منافع ملی ایران است، و این جماعت غارتگر، تنها در به یغما بردن ایران هستند.
شاید در نگاه اول، این طرح نیز به مانند هر پروژه اقتصادی دیگری، مثبت ارزیابی شود، اما وقت که چنین طرحی را در پیش زمینه آن مورد بررسی قرار می دهیم، می بینیم که چه اهداف پلیدی در پشت پرده وجود دارد!
اجازه بدهید دو مثال ساده ارایه نمایم.
(ناچارم از اسم این جنایتکار استفاده کنم، چه به هر حال اسم فرودگاه است دیگر!):
ایران دقیقا در میانه گذر هواپیماها از اروپا به آسیای شرقی، چین و ژاپن و کره، قرار دارد. همانطوری که می دانید، هواپیماها هنگام عبور از خاک یک کشور، مبلغی را به عنوان حق استفاده از فضای هوایی آن کشور باید پرداخت کنند.
در نتیجه، بهترین مسیر ایران است. و این مسیر کوتاه، که طول پرواز را گاه تا دو ساعت کم می کند، به ایران این شانس را می دهد تا مبلغ کلانی درآمد سالیانه داشته باشد(منبع: ایندیا تایمز).
در زمان شاه، طرح بسیار عظیم و جامعی برای ساخت فرودگاهی در نزدیکی تهران به تصویب رسید، و اصولا پیشنهاد اولیه این طرح، از طرف سازمان بین المللی هوانوردی بود، و بودجه ای برابر با یک میلیارد دلار برای ساخت این طرح بلند پروازانه، در نظر گرفته شد.
از نظر اقتصادی، اگر این طرح به انجام رسیده بود، می توانست تا سالی ده میلیارد دلار، برای کشور ایران سود اقتصادی به همراه داشته باشد، چون غیر از اینکه تمامی خطوط هوایی دنیا، از کریدور هوایی ایران رد می شدند و مبلغ کلانی تعرفه پرداخت می کردند، از طرف دیگر، این فرودگاه، به قطب حمل و نقل (هاب) تبدیل می شد، و مثلا هواپیماها برای سوخت گیری، می توانستد در ایران فرود آیند، و ایران با توجه به نفت خیز بودن، سود کلانی از فروش سوخت پیدا می کرد، و از نظرهای دیگر نیز، سود بسیاری برای ایران به همراه داشت.
اما بعد از انقلاب، این طرح متوقف شد، و کشور کوچک امارات، با خانواده رفسنجانی وارد معامله شد، رفسنجانی طرح ساخت این فرودگاه را به تعویق انداخت، و شهر کوچک دبی، موفق شد با ساخت فرودگاه عظیم دبی، در قالب هاب منطقه، وارد عمل شود و همانطوری که می بینید، بسیاری از خطوط هوایی دنیا، این فرودگاه استفاده می کنند. این در حالی است که خطوط هوایی، باید راه خود را دور کنند، گاه تا دو ساعت اضافه پرواز کنند، و به جای فرودگاه امام، به فرودگاه دبی بروند!
هر چند فاز اول فرودگاه امام راه افتاده است، اما دست های پنهان سپاه، و آن دسته از سران رژیم که از خاندان سلطنتی امارات پول می گیرند، در پشت پرده جلوی تکمیل، و اداره درست این فرودگاه را گرفته است، تا مبادا این فرودگاه، به رقیب فرودگاه دبی تبدیل شود
همانطوری که می دانید سالها قبل، بین ایران و هند و روسیه، طرح بین المللی به نام کریدور شمال-جنوب تصویب شد، که بر اساس آن، کالا به راحتی از ایران به کشورهای آسیای مرکزی و روسیه، حمل می شد و این کشورها، به آب های گرم بین المللی، از طریق ایران راه پیدا می کردند.
بر اساس این طرح، ایران می بایست بنادر خود را توسعه می داد، و بعد سیستم حمل نقل ریلی خود را نیز گسترش می داد تا بتواند حجم عظیمی از کالا را از طریق بنادر جنوبی خود ابتدا تحویل بگیرد، و بعد با قطار به شمال ایران حمل کرده، و در بنادر دریای مازنداران، آنها را به کشورهای شمالی، تحویل دهد.
پژوهش های اقتصادی نشان می دهد که اگر ایران حدود دو میلیارد دلار در ساخت بنادر و راه آهن خود سرمایه گذاری می کرد، می توانست سالیانه بین دو تا چهار میلیارد دلار، درآمد خالص داشته باشد، اما باز این دبی بود که با ساخت بندر جبل علی، موفق شد به هاب منطقه تبدیل شود.
نکته خنده دار ماجرا اینجاست، بسیاری از کشتی های باربری، کالای خود را به دبی می برند، آنجا تخلیه می کنند تا توسط کشتی های کوچکتر، به ایران حمل شود، و باز دبی است که مبلغ کلانی را به جیب می زند...!!
تکرار همین سیاست کثیف: اینبار نوبت عمان است که ایران را سرکیسه کند...!
حال باید پرسید، چرا باید چنین سرمایه گذاری کلانی، برای ایجاد پل بین ایران و یک کشور حاشیه خلیج فارس صورت پذیرد؟ کشوری که نه ثبات اقتصادی و نه ثبات سیاسی دارد؟ کشوری که فاقد بازار مصرف قابل توجه و همینطور صنعت است؟!
چرا باید سرمایه مردم ایران، به جای ساخت بنادر در مرزهای ایران، ساخت ایجاد پل شود!؟ چرا باید بار و کالای تجاری، اول به دبی، بعد به عمان برود، و بعد به ایران بیاید؟! آیا بهتر نیست آن کالا به صورت مستقیم، وارد ایران شود؟!
دو نوشته اخیر این وبلاگ:
آیا زندان انفرادی، شکنجه است؟ آیا می توان رژیم ایران را به دلیل استفاده سازمان یافته از زندان انفرادی، به جنایت علیه بشریت متهم کرد؟
آیا زندان انفرادی، شکنجه است؟ آیا می توان رژیم ایران را به دلیل استفاده سازمان یافته از زندان انفرادی، به جنایت علیه بشریت متهم کرد؟
نوشته های پیشین: