در قوانین تمامی کشورهای متمدن، یک اصل حقوقی وجود دارد به نام duty of care، بر اساس این اصل، هر انسانی موظف است تا به گونه ای رفتار کند که به اعمالش، یا سهل انگاری خودش، به دیگران آسیبی وارد نکند.
در بسیاری دیگر از کشورها، اگر شخصی با سهل انگاری خودش، غفلت، یا رفتار پر خطر خودش، باعث شود شخص دیگری به قتل برسد، و حتی اگر قصد و نیت آسیب رساندن به دیگران را نیز نداشته باشد، مسئول شناخته می شود.
در حقیقت، این اصل حقوقی اینگونه بنا شده که همه شهروندان موظف هستند رفتار مسئولانه ای داشته باشند.
بیش از یکصد سال قبل، یک قاضی انگلیسی، در حکم خود نوشت: "شما موظف هستید که تا مراقب باشید، که رفتار شما یا سهل انگاری از شما سر نزدند، در صورتی که می توانید ببینید این رفتار یا سهل انگاری، ممکن است به آزار و یا آسیب دیگران بیانجامد، شما مسئول هستید."
برای شما مثالی می زنم:
در یک کشور متمدن، اگر یک آقا در خیابان، شاهد باشد که تصادفی صورت گرفته و دو نفر مجروح بر روی زمین افتاده اند، اگر فورا به پلیس و آمبولانس خبر ندهد و در صورت اطلاع ندادن او، آن دو نفر بمیرند، او مرتکب "سهل انگاری جنایی"شده اسـت، که یک جرم سنگین است، و این آقای شاهد ممکن است به دلیل جرم سهل انگاری، به زندان مواجه شود.
حال برسیم به ماجرای حکم اعدام ریحانه جباری. خلاصه ماجرا این است که یک آقای دکتر سربندی ، که گویا برای وزارت اطلاعات کار می کرده است، خانمی را به محلی می برد، و قصد تحاوز به او را داشته است، آما آن خانم برای دفاع از خودش، به آن آقای دکتر، چاقو می زند و فرار می کند، در نتیجه این ضربه چاقو، این آقای سربندی می میرد. حال دادگاه رژیم، ریحانه را به اعدام محکوم کرده است.
درباره احمقانه بوده حکم اعدام، بسیار سخن گفته شده است، که در زیر چند نوشته نگارنده را در اینباره ملاحظه می فرمایید.
متاسفانه قانون احمقانه رژیم،و دادگاه مضحک آن، حتی قانون رژیم را نیز زیر پا گذارده و حکم قتل ریحانه را صادر کرده است! اکنون جان ریحانه در دستان خانواده مقتول است.
در اینجا باید به خانواده مقتول یادآور شد، درست است که این قانون احمقانه رژیم، و این دادگاه فاسدش، جان ریحانه را به دستان شما سپرده است، اما شما به اندازه همان قاضی که حکم اعدام صادر می کند، مسئول هستید.
شما نمی توانید بگویید که چون قاضی حکم اعدام صادر کرده، دیگر این ماجرا به ما مربوط نیست! خیر چنین نیست، شما می توانید با رضایت دادن، جلوی حکم اعدام را بگیرید.
همانگونه که یک شاهد تصادف در مثال بالا، می تواند با تلفن به آمبولانس، جان چند نفر را مجروح را نجات دهد، شما نیز می توانید با عفو کردن ریحانه، جلوی مرگ او را بگیرید.
اگر اینکار را نکنید، همانگونه که شاهد آن تصادف، اگر به آمبولانس تلفن نکند، با سهل انگاری خود، چند نفر را کشته است، شما نیز با سهل انگاری خود، جان ریحانه را گرفته اید...!
اینک رژیم ایران، با قوانین احمقانه خود، جان یک جوان را در اختیار شما گذاشته است، صد البته که کار رژیم اشتباه و غلط است، اما اینکه شما عکس العملی نشان ندهید، و اجازه دهید یک جوان بیگناه کشته شود، شما نیز مرتکب جرم سنگینی شده اید.
از قانون که بگذریم، به وجدان خود رجوع کنید، آیا می توانید شب راحت بخوابید؟! این دختر تنها از خود دفاع کرده است، کار پسر شما اشتباه بوده است که قصد تجاوز به او را داشته است، حال شما این اشتباه را ادامه ندهید...!
خانواده عزادار و غمگین آقای دکتر سرندی، می دانم که غم از دست دادن عضو خانواده، کمر آدمی را خم می کند، اما این غم و اندوه، نمی تواند توجیه گر این شود که شما در کشتن یک انسان شریک شوید!
ختم کلام اینکه، شما فرزندان را از دست داده اید، اما وجدانتان که از دست نرفته، آدم کشی نکنید، ریحانه را نجات دهید...!
روی سخنم به مادر و یا خواهر یا همسر آقای سربندی است، ای کاش که شما از آمنه بهرامی نو یاد بگیرید: آمنه، خواهر زجر کشیده ام ، ای کاش اجازه بدهی که فردا برای همیشه از تو تندیس بخشش بسازیم ...
چند نوشته اخیر این وبلاگ: