شباهت
هر دوی آنها به حکومت دینی اعتقاد دارند، و معتقدند مردم کشور نباید آزادانه درباره آینده خود تصمیم بگیرند.
هر دوی آنها با دمکراسی مشکل دارند، و معتقدند که مردم ایران شعور کافی ندارند که نوع حکومت را برگزینند، یا درباره آینده خود آزادانه تصمیم بگیرند.
در اوایل انقلاب، مصباح و سروش، هر دو در مناظره های صدا و سیما شرکت می کردند و از حقانیت دین مبین اسلام(!) دفاع می کرده اند!
سروش در دانشگاه های غرب هم درس داده است، اما مصباح تنها در حوزه علمیه. اما با این وجود، اگر از دانش اسلامی صرف نظر شود، هیچ کدام از این دو نفر، تخصصی ندارند...! حتی سروش که در دانشگاه های غربی درس می دهد، باز به تدریس فلسفه اسلام می پردازد...!!
هر دو نفر، بعد از اینکه خمینی به قدرت رسید، در عالی ترین مناصب حکومتی حضور داشته اند..!
هر دوی معتقدند همچنس گرایی چیز بدی است، و باید ممنوع شود.
تفاوت
دکتر سروش نقش اساسی در انقلاب فرهنگی، تصفیه اساتید دانشگاه، و تعطیلی دانشگاه ها به مدت دو سال داشته است؛ اما مصباح یزدی، چنین نقشی را نداشته است.
مصباح یزدی را جزو صادر کنندگان فتوای قتل روشنفکران ایرانی در پرونده قتل های زنجیره می دانند، اما دکتر سروش نقشی در این ماجرا نداشته است.
هر چند که هر دوی اینها به دیکتاتوری دینی اعتقاد دارند، اما تمساح یزدی به صراحت و بدون هیچ خجالتی آنرا بیان می کند، اما دکتر سروش، با زرنگی کلام را می پیچاند و به مباحث احمقانه ای چون دمکراسی دینی متوسل می شود تا کمتر خجالت بکشد...!!
رژیم ایران، سالها کتاب های دکتر سروش را به عنوان کتاب درسی "بینش اسلامی"سال چهارم دبیرستان به خورد دانش آموزان می داده، اما کتاب های مصباح یزدی نه!
دکتر سروش خوشتیپ است، اندازه دماغش هم طبیعی است. اما مصباح یزدی، به شامپانزه سه تا سور زده است...!
مصباح یزدی نامش را عوض نکرده است، اما نام اصلی دکتر سروش، حسین حاج فرج دبّاغ بوده است.
مصباح یزدی می گوید باید طبق قانون اسلام، همجنس گرایی را جرم محسوب کرد، اما دکتر سروش می گوید در دمکراسی دینی، خود مردم باید همجنس گرایی را ممنوع کنند. مصباح مستقیما به عنوان یک دیکتاتور نظرش را صریح می گوید، اما دکتر سروش به دمکراسی دینی متوسل می شود، و نظر اسلامی خودش را به عنوان نظر کل جامعه قالب می کند و می گوید اکثر جامعه آنرا نمی پذیرند..! (منبع)
کار سروش، نظریه پردازی و توجیه کل نظام اسلامی است، و کل رژیم از آن بهره می برند. اما کار مصباح یزدی، صرفا نظریه پردازی برای گروه های چماق به دست رژیم است...!
مصباح یزدی با صراحت و صداقت می گوید دمکراسی چیز بدی است، و مردم شعور لازم را برای اداره خود ندارند، اما دکتر سروش، با هنرمندی هر چه تمامتر، می خواهد از اسلام دمکراسی دینی خارج کند. آن هم اسلامی که در قران به صراحت گفته شده اکثر مردم نادان هستند..!!
مصباح یزدی از احمدی نژاد حمایت می کرد، اما سروش از کروبی...!
در پایان، حدیث نقوی روز:
امام نقی: قسم به خدا که کیمیاگر واقعی، ان کسی نیست که مس را طلا می کند، بلکه کیمیاگر واقعی، ، صحابه خاص من، دکتر سروش است، او از اسلام دمکراسی استخراج می کند...!
- در زمانی که دکتر سروش به انتقاد از ترانه شاهین نجفی پرداخته بود، من نوشته بودم:
- خلاصه مقاله آرامش دوستدار، را در اینجا بخوانید:
نوشته های پیشین: