دريغ از اين جهان جورو واجور / به هر سويش شرارت هاى ناجور
/-----/
به هر كنجى در اين ويرانه خاور/ برادر مى كشد ، آسان برادر
/-----/
به مصر و تونس و عمان و ليبى/ خشونت،هرج و مرج و ناشكيبى
/-----/
چو خلق سوريه از جاى بر خاست/ اسد روى زمين با خون بياراست
/-----/
به سلاخى ز هم گردن بريدند /چو حيوان خون يكديگر چشيدند
/-----/
در آن بلوا جهنم تا به پا شد/ چو مار غاشيه داعش رها شد
/-----/
به هر سو مى خزيد و لانه ميخواست /عراق و سوريه ويرانه مى خواست
/-----/
هزاران را به خاك افكند بى جان /تو پندارى كه برگند و نه انسان
/-----/
حماس كله خر آتش فروزد / به شعله خشك و تر با هم بسوزد
/-----/
جهان بر قوم موسى وام دار است/ فلسطينى به تاوان، تار و مار است
/-----/
ز هر سو جانيان بر هم پريدند /به غزه كودكان در خون تپيدند
/-----/
يكى بوكوحرام و طالبان است /گروگان جنونش دختران است
/-----/
در اين سو دولت شيعى كه بر پاست/ ز دستش خلق ايرانى به غوغاست
/-----/
خدايا! مخلصم، اين آش شور است /پديد آورده اش گويا كه كور است!
/-----/
فرستادى تو دين از بهر ارشاد /ولى سوزد جهان را نك به بيداد
/-----/
رها كن مسلمين زين شوم تقدير /بيا و دين خود از ما تو پس گير...
/-----/
شاعر: ل.آ ژولاى ٢٠١٤
----نوشته دیگر این چند روزه:
6. نبود مدارا، آغازستمگری است! مدارا، به معنای پذیرش دیگر انسان ها به عنوان افرادی برابر با خود؛ و اعطای