خلاصه خبر ایناست:
محمدجواد ظریف وزیرخارجه ایران و فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، شامگاه پنجشنبه، پس از پایان مذاکرات هستهای در شهر لوزان سوئیس، در یک کنفرانس خبری مشترک از دستیابی به چارچوبی سیاسی برای توافق نهایی هستهای خبر دادند.
باراک اوباما، و دنیای غرب به خیال خود، تنها دو گزینه روی میز است، یا حمله نظامی به ایران یا اینکه هر جور شده با رژیم ایران به توافق برسند.
این یک واقعیت است که بنیه اقتصادی آمریکا و اروپا، ضعیف تر از آن است که بتواند بار یک جنگ دیگر را تحمل کند، لذا سیاستمداران غرب، به هر روش که شده، خواستار توافق با رژیم ایران هستند.
در این میان، چیزی که برای آنها اهمیت ندارد، نقض دهشتناک حقوق بشر در ایران است.
رژیم ج. ا.، یک رژیم جنایکتار تمام عیار است، رژیمی که به سوی شهروندان خود، که تنها برای طلب رای خود به خیابان آمده اند، تیر جنگی شلیک می کند. همان رهبر و همان نیروی نظامی (یعنی سپاه) قدرت را به دست دارند و تصور هر گونه تغییری به دلیل تغییر رییس جمهور، حماقت محض است.
حال غرب چگونه به چنین رژیمی اعتماد می کند!؟ سی و اندی سال برنامه های تروریستی و تولید سلاح کشتار جمعی رژیم دنبال شده است، و سیاستمداران غربی، ابلهانه تصور می کنند که با یک توافق نامه، این سیاست کلان متوقف می شود!
یا سیاستمداران غربی ابله هستند، یا خود را به خواب زده اند. این توافق به هیچ جا نمی رسد، و تنها فرصت بیشتری به رژیم می دهد تا سیاست بلندپروازانه خود را دنبال کند و به بمب اتم دست یابد.
مشکل اینجاست که سیاستمداران غربی، تنها دو گزینه توافق یا حمله نظامی را بر روی میز دارند، و بازگیر اصلی فراموش شده است! بازگیر اصلی در ایران، مردم ایران هستند.
مردمی که یکصد و اندی سال است برای رسیدن به دمکراسی تلاش می کنند، و می توانند با تغییر رژیم ج.ا.، نه تنها برنامه اتمی غیر صلح آمیز را متوقف کنند، بلکه صلح و امنیت را به خاورمیانه اعطا نمایند. غرب فراموش کرده که سه و نیم میلیون شهروند فقط در تهران در روز بیست و پنج خرداد پنج سال پیش به خیابان آمدند.
روش مقابله با این رژیم جنایکتار، نه حمله نظامی و نه توافق مضحک اینچنینی است.
اگر دنیا برای توقف این رژیم تنها یک شانس داشته باشد، آن حمایت از جنبش آزادی خواهانه مردم ایران است...!