امام نقی در حال بررسی حساب های بانکی سویس و موجودی سهم امام در آنها بود که «اباماله» بر او وارد شد و گفت:
«یا نقی، در عصر کامپیوتر و نانو، دیگر وجود احکام تخلی و استبرا در رساله ها، کمی ضایع است، بهتر نیست ما اینها را برداریم که منتقدین، نتوانند به اسلام عزیز انتقاد کنند؟!»
امام نقی لحظه ای سکوت کرد، بعد نگاهی به همسر شش ساله اش، لاشیه کرد و فرمودند:
«ای ابله! اگر برای فرار از انتقاد، امروز قوانین تخلی را برداریم، لابد فردا هم آنها به قوانین برده داری، جماع با دختر شش ساله، سهم امام و خمس اعتراض می کنند و ما باید آنها را نیز دستکاری کنیم...!»
سیره النقی/ نوشته ابن قنبل / فصل فقه پویا / بخش: چرا تا دو هفته از خشتک اباماله، دود بر می خواست...!؟
نوشته چند روز گذشته من:
/------------/دغل بازی: چاوز چفیه به گردن می انداخت، اما در پارتی سفارت ونزولا ، کارمندان بر سر دختران ایرانی قرعه کشی می کردند...!
نوشته های پیشین این وبلاگ: