چند کتاب آخر خداناباور معروف، پرفسور ریچارد داوکینز، مثل بمب در دنیا ترکیده بود و آبرو برای ادیان باقی نگذاشته بود، تا اینکه کتاب آخر او منتشر شد.
چند روز بعد از انتشار کتاب آخر او، موجی از تنش و خشونت خاورمیانه و حتی بخش هایی از اروپا را فرا گرفت. او با آوردن دلایل علمی متعدد، نشان داده بود که پیامبر اسلام دروغ گو بوده است، و این باعث اعتراض مسلمین شده بود...!
در کراچی و اسلام آباد، مسلمانان به قصد آتش زدن سفارت انگلیس و آمریکا، به آنجا حمله کردند، اما با مقاومت ارتش پاکستان عقب رانده شدند، اما داستان در ایران متفاوت بود، افسران پلیسی که وظیفه حفاظت از سفارت خانه کشورهای اروپایی را داشتند، خودشان در ردیف اول بسیجی ها قرار گرفته بودند...!
سفارت انگلیس، دانمارک، آلمان و بلژیک در تهران طعمه آتش سوزی شد، و البته بسیجی ها که آدرس سفارت هلند را اشتباه یادداشت کرده بودند، سفارت کشور مسلمان سودان را نیز به آتش کشیدند!
در افغانستان، مسلمانان معترض، اعضای گروه پزشکان بدون مرز را سر بریدند، و تمامی مزارع خود را به استثنای مزارع خشخاش، به آتش کشیدند.
وضع در کشورهای عربی نیز چندان بهتر نبود! در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، مسلمانان به نشانه اعتراض، تمامی اتومبیل های ساخت آلمان را که در خیابان ها وجود داشت، آتش زدند. البته برخی از منابع خبر دادند که خود شرکت های آلمانی، چند نفر را اجیر کرده بودند تا از شلوغی استفاده کنند و ماشین ها را به آتش بکشند، که اعراب بعدا مجددا مجبور به خرید ماشین ها بشوند...!
در امارات و قطر و عربستان، مسلمانان به نشانه اعتراض، کارگرها و مستخدم های خود را به باد کتک گرفتند، و اینقدر این کار را ادامه دادند تا اینکه بالاخره شیخ الازهر فتوایی صادر کرد و به مسلمان یادآوری کرد که این کارگران بیچاره، خودشان ها مسلمان هستند و در نوشتن این کتاب، هیچ تقصیری ندارند...!
از آن طرف، ریچارد داوکینز با دمش گردو می شکست! فروش کتاب او پنجاه برابر شده بود و در عرض دو هفته، بیست میلیون دلار به جیب زده بود، اما شادی او چندان دوامی نیافت. چون آیت الله خامنه ای که دنبال این بود تا خودش را به عنوان رهبر مسلمین جهان جا بزند و در اذهان عمومی معرفی کند، فتوای قتل ریچارد داوکینز را صادر کرد.
هنوز ساعتی از صدور این فتوا نگذشته بود که یک نفر از اعضای حزب الله لبنان، بر طبق این دستور الهی، با چاقوی آشپزخانه به داوکینز حمله کرد، هر چند که پلیس سعی کرد جلوی او را بگیرد، اما او موفق شد با چاقو، ضربه ای کاری به داوکینز وارد کند؛ البته فرد لبنانی هدف گلوله پلیس قرار گرفت و کشته شد.
متاسفانه چاقو، به باسن ریچارد داوکینز وارد شد، و بشدت به عضله های اسفنگتر ریچارد، آسیب وارد کرد، و خلاصه ریچارد، در بیمارستان بستری شد!
خامنه ای فورا بیانیه ای صادر کرد و آن لبنانی چاقو کش را شهید راه حق داست، و گفت که او با امام حسین محشور است.
تظاهرات طرفداران آزادی در غرب:
بعد از حمله تروریستی به ریچارد، یا بهتر است بگوییم به باسن ریچارد (!)، مردم انگلیس به خیابان آمدند تا حمایت خود را از آزادی بیان نشان دهند. این تظاهرات، چون آتش در گندمزار، گسترش یافت و به دیگر شهرهای اروپا و آمریکا نیز سرایت کرد.
نمایندگان پارلمان اروپا که با مشاهده مردم جرات پیدا کرده بودند، سریعا پیشنویس قانونی را تصویب کردند که بر اساس آن و به دلیل حملات تروریستی مسلمانان، رابطه اروپا با کشورهای اسلامی به حالت تعلیق درمی آمد، دیگر هیچ کشور اروپایی حق خرید نفت از کشورهای اسلامی و یا صدور کالا را به آنجا نداشت، و دستور فوری صادر شد تا تمامی مهندسان غربی، به کشورهای خود بازگردند.
ژاپن و آمریکا نیز فورا از این پیشنویس حمایت کردند، به یکباره قیمت نفت کاهش شدیدی یافت، و ارزش پول کشورهای عربی بشدت کم شد! البته ارزش پول ریال ایران تغییری نیافت، چون نرخ برابری آن با پشکل، تفاوت چندانی نداشت!
سران کشورهای عضو کنفرانس کشورهای اسلامی در قاهره گرد هم آمدند تا چاره ای بیاندیشند، حتی مجتبی خامنه ای نیز به نمایندگی از پدرش به آنجا رفت. بالاخره سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران، پیشنهادی داد که مورد پذیرش کشورهای عضو قرار گرفت.
سران کشورهای اسلامی تصمیم گرفتند تا حسن روحانی که تخصص بالایی در اسکول کردن غربی ها و مذاکره با آنها را داشت، به عنوان نماینده برگزینند، تا او به بیمارستانی که داوکینز در آن بستری است برود، و با او توافقی به شکل زیر انجام دهد:
کشورهای اسلام، مبلغ ده میلیارد دلار پول به ریچارد می دهند، در عوض ریچارد داوکینز، به همگان اعلام می کند که گول اسراییلی ها را خورده، و نوشتن آن کتاب و توهین به پیامبر اسلام، بنا به دستور یهودی ها انجام شده است! و چون او اکنون متوجه اشتباه خود شده است، تصمیم گرفته که مسلمان شود...!
البته اول همه از این پیشنهاد تعجب کردند، ولی وقتی خوب فکرش را کردند و دیدند که ریچارد، مهمترین و دانشمندترین فرد بیخدا است، اگر او مسلمان شود، تعداد مسلمانان دنیا، به یکبار افزایش می یابد، و این چند میلیارد دلار، سرمایه گذاری معقولی است.
بالاخره شیخ حسن روحانی به لندن رفت و در بیمارستان حضور یافت و این پیشنهاد را به ریچارد داوکینز داد، ریچارد با عصبانیت آنرا رد کرد، اما شیخ حسن سیاست چماق و هویج را پی گرفت، و به ریچارد گفت که اگر قبول نکند، چاقوی بعدی به جای باسن، بر قلبش خواهد نشست! بالاخره با چانه فراوان، ریچارد داوکینز قبول کرد که پانزده میلیارد دلار پول بگیرد، و مسلمان شود...!
اسلام آوردن ریچارد داوکینز:
وقتی که ریچارد داوکینز، جلوی تلوزیون ها آمد و رسما مسلمان شدن خودش را اعلام کرد، سرتاسر کشورهای اسلامی غرق شور و شادی شد.
مردم کشورهاای عربی به تیراندازی هوایی روی آوردند، و از آن طرف، بسیجی های ایران نیز با ترقه و نارنجک، به شادی در خیابان پرداختند! هر چند به دلیل این شور و هیچان، چند صد نفری از مردم مسلمان کشته شدند، اما این خبر، در میان اخبار مربوط به ایمان آوردن داوکینز، گم شد...!
قرار شد که رهبر ایران و پادشاه عربستان، هر کدام یک نماینده برای نظارت بر مراسم ختنه ریچارد به لندن ارسال کنند. از طرف رهبر ایران، آیت الله دودول بر ممه دانی (رضی الله عنه) و از طرف پادشاه عربستان،ابوقائط به لندن رفتند و خلاصه در مراسم باشکوهی، و در حالی که هنوز ریچارد در بیمارستان بستری بود، او را ختنه کردند...!
آیت الله خامنه ای نیز با صدور پیامی، به او لقب حجت السلام داد.
بهبود روابط کشورهای اسلامی و غرب:
چند روزی که گذشت، روابط متشنج کشورهای اسلامی و غرب، بهبود نسبی یافت، اما همچنان ریچارد داوکیز، در صدر اخبار حضور داشت. هنوز حالش خوب نشده بود و جای چاقوی آن تروریست لبنانی، عفونت کرده بود.
لذا پزشکان مجبور شدند او را عمل کنند، و در نتیجه عمل، دیگر ریچارد اختیار مقعد خود را نداشت، و هر گان بادی در شکمش جمع می شد، بی اختیار خارج می شد...!
همکاران ریچارد داوکینز در آکسفورد، بر روی او اسم گذاشته بودند و او را «ریچارد گوزو» خطاب می کردند.
البته ارتباط و دوستی ریچارد با تمامی دانشمندان دنیا، قطع شده بود، اما او دیگر تبدیل به قهرمان یک میلیارد مسلمان شده بود.
در عربستان و ایران و پاکستان، نام تمامی خیابان های مهم شهر را به ریچارد مسلمان تبدیل کرده بودند و آیت الله خامنه ای که قبلا فتوای مرگ او را صادر کرده بود، نه تنها فتوای خود را پس گرفت، بلکه اعلام کرد که ریچارد داکینز، مانند حر بن یزید ریاحی است که در آخرین لحظه، به لشکر اسلام پیوسته است، و با کارش، اسراییلی ها را بی آبرو کرده است.
واکنش اسراییلی ها:
تنها مشکلی که وجود داشت، عصبانیت اسراییلی ها از این ماجرا بود...! آنها که نه سر پیاز بودند و نه ته پیاز، و در آخر، بی آبرویی ماجرا برای آنها مانده بود، بشدت ناراحت بودند و در پی فرصتی بودند تا تلافی کنند.
اسراییلی ها زمانی فرصت تلافی را یافتند که یکی از جراحان ارشدی که ریچارد را عمل کرده بود، و یهودی بود، به سازمان موساد اطلاع داد که ریچارد، توان کنترل باد معده خود را ندارد، و چپ و راست، وقت و بی وقت، می گوزد...!
یک جلسه محرمانه در ستاد مشترک ارتش اسراییل تشکیل شد، و خلاصه قرار شد که مافیای رسانه ای یهوی ها، دست به کار شوند، و از این موضوع نهایت استفاده را ببرند.
روز اولی که ریچارد از بیمارستان مرخص شد، پنج شنبه بود و او در جلوی بیمارستان، به همه قول داد که فردا، روز جمعه به مسجد متعلق به عربستان سعودی برود و در مراسم نماز جمعه شرکت کند.
نماز جمعه به امامت حجت السلام ریچارد داوکینز:
اسراییلی ها که فرصت را مناسب می دیدند، فورا یک پاسپورت تقلبی برای یکی از افسران موساد صادر کردند و برایش اسمی مسلمان گذاشتند و او با کارت خبرنگاری در مسجد حاضر شد تا مراسم را به صورت زنده، از سی ان ان و دیگر شبکه های خبری، منتشر نماید.
ساعت یک بعد از ظهر بود که مراسم نماز جمعه آغاز شد، ریچارد با دقت و به صورت کاملا مهندسی، وضوی مفصلی گرفت و رفت که در صف نماز بایستاد، اما پیش نماز مسجد، از محراب کنار آمد و جای خودش را به ریچارد تعارف کرد!
در حقیقت، مسلمانان که می خواستند از موقعیت خود نهایت بهره برداری را بکنند، تصمیم گرفته بودند ریچارد را پیش نماز مسجد کنند.
خبرنگار و فیلم بردار سی ان ان که در حقیقت جاسوس موساد بودند، خود را به ریچارد نزدیک کردند و شروع کردند به گزارش تصویر.
ریچارد در جلو صف ایستاد، و نماز را شروع کرد. هنوز رکوع اول را نرفته بود که احساس کرد لوبیایی که دیشب خورده بود، دارد کار دستش می دهد...!
سجده اول را هم به سلامت رد کرد، اما وسط سجده دوم، زررررت...!
صدای گوز او به صورت استریو از بلندگوهای مسجد پخش شد، و به صورت زنده، در تمامی تلوزیون های دنیا نشان داده شد!
بدبختی اینجا بود که بنا به دستور خامنه ای و پادشاه عربستان، این برنامه به صورت زنده در تمامی میادین شهرهای ایران و عربستان نیز پخش می شد...!
ریچارد با پر رویی می خواست نماز را ادامه دهد که امام مسجد، سراغش آمد! ریچارد از او پرسید: آیا نماز من باطل شده؟! امام مسجد گفت این گوزی که تو در بلند گو دادی، وضوی ملت مسلمان در بورکینافسو را هم باطل کرد! خلاصه نماز را قطع کردند تا ریچارد و بقیه مسلمان بروند و از دوباره وضو بگیرند...!
خلاصه مراسم را از دوباره شروع کردند و اینبار، در همان رکوع اول، ریچارد یک گوز اساس رها کرد، طوری که ساب وفور بلندگوی مسجد پاره شد!
امام مسجد که حسابی عصبانی شده بود، نمی دانست چه کار باید بکند، با عصبانیت موبایلش را در آورد تا از آیت الله خامنه ای کسب تکلیف کند، و موبایل را نیز روی اسپیکر گذشت تا همه مسلمانان بشنوند! خامنه ای که بشدت عصبانی شده بود، به امام مسجد گفت: «اینها همه توطیه دژمن است..!»
هنوز حرف خامنه ای تمام نشده بود که ملت مسلمان، با فریاد الله اکبر، به ریچارد حمله کردند و ریچارد را تکه تکه کردند.
شبانه به دستور خامنه ای و پادشاه عربستان، اسم ریچارد را از روی خیابان ها برداشتند و به همه اعلام کردند که ریچارد داوکینز، منافق بوده و تنها برای بی آبرو کردن اسلام، به صورت ظاهری مسلمان شده است...!
ریچارد در بارگاه الهی:
بنا به اهمیت ماجرا، یک مراسم «قیامت صحرایی»، مثل دادگاه صحرایی، تشکیل دادند و خلاصه ریچارد گوزو را پیش الله آورند.
الله با عصبانیت به او گفت: «مرتیکه، این چه بساطی است که راه انداختی!؟ مگر نمی دانی مسجد خانه من است و حرمت دارد؟! چرا آنجا گوزیدی؟! چرا به من بی حرمتی کردی؟! حقت است تو را به داخل جهنم بیاندازم!؟ اگر دفاعی از خودت داری، انجام بده!»
داوکینز در دفاع از خودش گفت: «ای الله، یکی از عناصر وقوع جرم، نیت و قصد قبلی است، خودت خوب می دانی که من بیچاره چنین قصدی نداشتم! و همانطوری که می دانی، اختیار گوز خود را ندارم! خودت که باخبر هستی، یکی از بندگان مخلص تو که تابعیت لبنانی داشت، بنا به دستور نماینده تو، یعنی آیت الله خامنه ای به من حمله کرد و باسن بنده را ناکار کرده است! من نه در این حمله و نه در ناقض شدن باسنم هیچ نقشی نداشته ام، این باسن ساخت خودت است، طبق دستور نماینده خودت هم ناقص شده است! من چه کاره بیده ام؟! اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم، خود تو نقش بیشتری از من در گوزدین در مسجد داری! چه کسی مرا آفریده؟! چه کسی لوبیا را آفریده؟! چه کسی باسن مرا ناقص کرده؟! باور کن نقش خودت بیشتر است...!»
عاقبت ریچارد:
نوشته دیروز: آقای خامنه ای! معتادها،قربانی نظام جنایتکار تو، و بیمار هستند! شکنجه معتادان را متوقف کنید!جلوی قاچاق سپاه را بگیرید