Quantcast
Channel: گمنامیان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 501

آقای کلانتری! مصیبت ما فقط ناشی از مدیریت احمدی نژاد نیست، سی سال است که این ایرانیان اسیر «بدتر از چنگیز» شده اند!

$
0
0
عیسی کلانتری، وزیر کشاورزی دوران رفسنجانی، درباره مشکلاتی که دولت احمدی نژاد برای اقتصاد کشور ایجاد کرده، هشدار داده است که نیمی از جامعه، از سو تغذیه رنج می برند!

او انتقادات جدی به احمدی نژاد وارد کرده و گفته است که او ایران ظرف سی و پنج سال به کشور ارواح تبدیل خواهد شد. او گفته است:

 مسئله زندگی ملت است. این است که فلات ایران دارد غیرقابل سکونت می‌شود و کسی به این فکر نیست. مسئله اینجاست که آب‌های زیرزمینی تحلیل رفته‌اند وبیلان منفی آب بیداد می‌کند و کسی به فکر نیست.کم‌آبی کشور را به شدت تهدید می‌کند و بیلان منفی برداشت آب در ابتدای انقلاب زیر صد میلیون متر مکعب در سال بود این بیلان در حال حاضر به ۱۱میلیارد متر مکعب رسیده است یعنی ۱۱۰برابر شده است.  من نگران شدید نسل‌های بعد هستم. هفت هزار سال است که در ایران زندگی جریان دارد. ما حق نداریم با این بی‌تدبیری کشور را با این چالش بزرگ مواجه کنیم

نکته ای که باید به ایشان یادآور شد این است که سو مدیریت مختص دولت احمدی نژاد نبوده، در زمان خاتمی و یا حتی زمانی که خود ایشان سمت وزارت را داشته است، شاهد مدیریت الله اکبر در کل کشور بوده ایم.

مگر نه اینکه ایشان وزیر کابینه رفسنجانی بوده اند، چگونه بوده که به صدها لایحه و مصوبه رای داده اند که اقتصاد ایران و محیط زیست کشور را به سوی نابودی برده است؟!

خنده دار اینجاست، یکی از سران رژیم (کلانترِ) که خود در جنایت ها و غارت این کشور دست داشته، حالا نقش دایه مهربانتر از مادر را به عهده گرفته و خود را دلسوز مردم جا می زند! خیر آقای کلانتری، خود شما نیز بخشی از این جنایتکاران محسوب می شوید. 

آیا سو مدیریت، فقط در این هشت سال احمدی نژاد بوده؟! آیا زمان هاشمی و یا خاتمی چنین سو مدیریت هایی وجود نداشته است!؟ قبلا مطلبی را در رابطه با کشت گندم در ایران نوشته بودم، که این مطلب را در اینجا مجددا ، به عنوان یک نمونه ساده از سو مدیریت در این رژیم، تقدیم می کنم:

در گندم خودکفا که نشدیم، هیچ؛ بلکه باید آب خوردن را نیز وارد کنیم:

-         همه می دانیم که در گذشته دور و در اواخر عهد منحوس قاجار و اویل سلسله پهلوی، در  فرهنگ مردم ایران، نان و باطبع آن گندم، موضوع مهمی بوده است، چون بسیاری از غذاها با نان خورده می شد و اصولا به تنهایی خود نان، پارامتر وضع اقتصادی کشور به حساب می آمده است.

-         با روی کار آمدن خمینی، یکی از نکاتی که او بسیار بر آن تکیه می کرد، واردات گندم از آمریکا بود، غافل از اینکه اصولا زمانه عوض شده و دیگر قیمت نان پارامتر آنچنان مهمی در زندگی مردم نیست.

-         رژیم جمهوری اسلامی از همان اویل تلاش کرد که کشور را از واردات گندم بی نیاز سازد، و بدین منظور امتیازات و تشویق های بسیار برای کشاورزانی که به کشت گندم می پرداختند، در نظر گرفت.

  این کار بسیار ابلهانه بود، به چند دلیل:

-         مقرون به صرفه نیست / اصولا ایران کشوری گرمسیری و با منابع آبی محدود است، کشت گندم در بسیاری از نقاطی که به دلیل فشار و حمایت دولت کشاورزان مجبور به آن می شدند، کار اشتباهی است، چه آنکه به دلیل کمبود آب در بسیاری از مناطق کشاورزی، تولید گندم در سطح پایینی قرار داشت ، به عبارت دیگر ، تولید گندم  مقرون به صرفه نیست.

-         کشاورزان به جای جو ، گندم تولید می کند، چون برای جو کمبود داریم،  حالا جو وارد می کنیم! / در بسیاری از نقاط کشور، به صورت سنتی جو کشت می شده است که مقدار آبی که نیاز دارد کمتر از گندم است و با آب و هوای ایران نیز کاملا سازگار است، اما بنا به فشار وزارت کشاورزی ،کشاورزان مجبور به کشت گندم می شوند. نکته بامزه اینجاست که ایران قبل از انقلاب وارد کننده جو به این حجم وسیع نبوده است، اما بعد از انقلاب ، ناچار به واردات جو شده ایم! خنده دار اینجاست که همان شرکت هایی که قبل از انقلاب به ما گندم می فروختند، اکنون به فروش جو می پردازند.

-         آلوده شدن منابع آبی ایران و مسموم بودن گندم مصرفی! / به دلیل وجود پتروشیمی های متعدد و ارزان بودن کودی که در اختیار وزارت کشاورزی قرار می گرفت، رژیم با حماقت تمام و بدون در نظر گرفتن اثرات جانبی ، به توزیع گسترده و بی رویه کودهای شیمیایی اقدام کرد که اثرات بسیار سو زیر را به جا گذاشت:

 الف-کودهای شیمیایی اگر از مقدار مجاز بیشتر به گیاه داده شود، در محصول اثر بسیار سو می گذارند. یعنی محصول به نوعی مسموم به مواد شیمیایی می شود. گندم حاصل از این روش مسموم است. برخی از کودهای شیمیایی زمانی که از حد مجاز بیشتر مصرف شوند، سرطان زا هستند. متاسفانه هیچ ارگان نظارتی نیز برای بررسی سلامت گندم تولید شده وجود نداشت.

ب-  آب بارانی که از طریق زمین های کشاورزی وارد سفره های زیرزمینی می شود، مواد شیمیایی را جذب خود کرده و باعث آلوده شدن سفره های زیرزمینی آب شده است. اصولا چون این زمین ها نیز به شدت آلوده است، با بارش باران در سالهای بعد، باز نیز آب آلوده به سفره های زیرزمینی اضافه می شود. به این روش ، ما نه تنها در تولید گندم سالم خودکفا نشده ایم، بلکه منابع آبی ما نیز آلوده شده است. گفته می شود در بسیاری از شهرها دیگر منابع آبی زیرزمینی که تامین کننده آب شرب است، دیگر قابل خوردن نیست و برای جلوگیری از بیماری،  اگر حکومتی مردمی بر سر کار بیاید، باید از مردم بخواهد آب بطری مصرف کنند.

-         عمده کودهای شیمیایی که مصرف می شده، کودهای نیترات  و اوره بوده است ، می دانیم که هر دوی این مواد سرطان زا و کشنده هستند.

-         خیلی ساده است، شاید در آینده مجبور شویم آب را نیز وارد کنیم !!

-         باعث سرطان شده است! / گزارش های پزشکی نشان می دهد که در برخی از مناطق ایران، نرخ سرطان ، بیداد می کند و بسیار فراتر از آمار و متوسط جهانی است. بدون در نظر رفتن این نکته که زندگی بسیاری از هموطنان ما توسط سرطان نابود می شود، فقط محاسبه هزینه درمان افراد سرطانی ، نشان می دهد که چه فاجعه اقتصادی رخ داده است.

-         درصدی از نان تولیدی خوراک دام می شده است! /  بدلیل سیستم توزیع نامناسب نان در ایران در این سی ساله، می دیدیم که در بسیاری از مناطق به  دلیل ارزان بودن قیمت نان، بسیاری از دامداران از نان (چه نان خشک و چه نان تازه) برای تغذیه دام و طیور خود استفاده می کرده اند! یعنی کشور عزیز ما، محیط زیست را نابود می کرده، نان مسوم به مردم می داده است تا گندم کاشته شود و نان تولیدی به مصرف دامداری ها برسد! خوب ، آقایان عقل کل ، همان اول که کشاورزان بدون هیچ مشکلی جو می کاشتند! چه نیازی به این همه هزینه و خسارت بوده است؟
نوشته های دیگر امروز این وبلاگ: 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 501

Trending Articles