هموطن عزیزم، علت ادامه حیات این رژیم خونخوار، حمایت چین و روسیه نیست، بلکه علت اصلی، عدم شکلی گیری و وجود یک اپوزسیون متحد و یکدل است. وقتی که مردم ایران نمی توانند یک تشکل دمکرات را به عنوان جانشین رژیم به دنیای آزاد معرفی کنند، طبیعی است که دنیای آزاد نیز رژیم جمهوری اسلامی را به عنوان نظام حاکم بر مردم ایران قبول کند.
آیا این شرم آور نیست که بعد از سی سال، تنها اپوزسیونی که دارای یک تشکل بوده، مجاهدین خلق هستند!؟
چرا نباید از «فراخوان برای تشکیل یک شورای ملی» حمایت کرد!؟ مگر این شورا، غیر از درخواست انتخابات آزاد، خواسته دیگری را مطرح کرده است!؟
چند واقعیت ساده وجود دارد:
- هیچ گروهی (مثلا جمهوری خواهان) به تنهایی از پس سرنگونی این رژیم بر نمی آید.
- از کشور ما، خرابه ای به وسعت یک کشور باقی مانده است.
- تنها اصلی بقای رژیم، کمک چین و روسیه نیست، نبود یک تشکل منسجم و دمکرات است، تشکلی که دنیای آزاد و غرب، بتوانند به آن اعتماد کنند.
- چرا آزادی خواهان ایران، حاضر نیستند کنار یکدیگر بر سر یک میز بنشینند؟! این تفرقه، باعث ادامه حیات رژیم است.
همانطوری که می دانید، یک کمیته موقت برای تشکیل شورای ملی، چند ماهی است که شروع به کار کرده و قریب پانزده هرار نفر نیز، منشور آنرا امضا کرده اند.
در این منشور، تنها خواسته ای که مطرح شده، برگزاری انتخابات آزاد است.
این تاسف آور است که افرادی، مدعی جمهوری خواهی شوند، اما به این شورا حمله کنند، چرا که مثلا فلان فرد حامی پادشاهی، از این شورا حمایت کرده است.
انتخاب نوع حکومت، حق مردم است، این مردم هستند که باید از بین نظام جمهوری یا پادشاهی پارلمانی، یکی را برگزینند. (این نوشته را بخوانید:پادشاهی پارلمانی چون انگلیس نیز می تواند پاسدار حقوق بشر و دمکراسی باشد، انتخاب را به خود مردم واگذار کنیم)
نمی توان گفت چون فلان طرفدار پادشاهی از این شورا حمایت می کند، و من مخالف پادشاهی پارلمانی هستم، با تشکیل این شورا مخالفم. انتخاب نوع نظام، حق مردم است، اگر کسی در «دمکراسی طلب» باشد، باید این را بپذیرد که اکثریت مردم، باید نوع نظام را انتخاب کنند.
در حقیقت دو نکته خیلی ساده وجود دارد:
الف) هر انسانی آزاده ای، باید از تمام توان خود برای سرنگونی رژیم و جایگزین کردن آن با یک نظام مردم سالار حمایت کند.
ب) همانطوری که جمهوری می تواند یک نظام مردم سالار باشد، پادشاهی پارلمانی نیز می تواند یک نظام مردم سالار باشد، همانطوری که قدیمی ترین و پیشرفته ترین دمکراسی دنیا، سیستم انگلیس است.
ج) انتخاب نوع نظام، حق مردم است، اجازه دهیم خود مردم پای صندوق رای نوع نظام را انتخاب کنند.
در حقیقت، اختلاف من و تو با فلان طرفدار نظام پادشاهی پارلمانی، اختلافی کوچک است، هر دو اندرپی حق حاکمیت مردم هستیم، اجازه دهیم این اختلاف، در همان پای صندوق رای و بدست مردم حل شود.
استناد به این دلیل کودکانه، برای متحد نشدن با دیکر مخالفین رژیم، تنها ریختن آب به آسیاب رژیم خامنه ای است.
این چند روزه اخبار خوش بسیار بوده، برای اولین بار در پارلمان انگلیس، حاضر شده اند با اپوزسیون ایران به گفتگو بنشینند (اینجا)، رییس پارلمان اروپا با رضا پهلوی دیدار کرده است (منبع) و درباره تشکیل شورای ملی، به گفتگو نشسته است.
این فرصت را نسوزانیم، به هموطنانی فکر کنیم که در بند هستند، به خون ندا و سهراب فکر کنیم، به کشوری فکر کنیم که جز خرابه، چیزی از آن باقی نمانده است و چنگیز زمانه، آنرا به تاراج می برد.
به مسولیت اخلاقی و انسانی خود فکر کنیم، به این بیاندیشیم که «آزادی خواهی» و «دمکراسی طلبی»، تنها به ادعا نیست، بلکه به عمل است!
نوشته دیگر امروز من:
نوشته های دیگر چند روز گذشته این وبلاگ:
/------------/استناد به لباس یک زن به عنوان توجیهی برای تجاوز به او، عمق بلاهت فرد است، و استفاده از آن برای تبلیغ حجاب، دور از اخلاق است!
/------------/آقای ملی-مذهبی، با وجود نظام مذهبی، امکان ایجاد دمکراسی نیست، هیچ انتخاباتی نیز به این نظام مشروعیت نمی دهد..!